- توضیحات
- نوشته شده توسط فرهاد برزو
- دسته: معرفی
- بازدید: 2796
محتوای آموزشی و پرورشی برنامه درسی ملی
چهارچوب برنامه درسی عناصری را تعریف میکند که برای تدریس و یادگیری در مدارس کشور، بنیادی هستند. این چهارچوب اصول و سیاستهایی را بیان میکند که به کلیهی تدریسها و یادگیریها جهت میدهد. محتوای برنامهی درسی در بین عناصر و مولفههای نظام آموزشی از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار است. از طریق محتواست که نظام آموزشی به طور مستقیم با شخصیت متربیان مرتبط میشود و آثار گوناگونی در روح و روان آنان بر جا میگذارد. این عنصر به دلیل ویژگیها و ماهیت خود از دیدگاههای فلسفی و باورهای مختلف اثر میپذیرد و هر دیدگاه فلسفی میتواند به آن جهت خاصی بخشد، به همین دلیل تعیین سیاستهای کلی و اصول مبنایی انتخاب محتوا در برنامههای درسی نظام آموزشی کشور بر اساس مبانی ضرورت پیدا میکند و کم توجهی به آن، محتوا و در نتیجه متربیان را از جهتگیریهای اصلی نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور دور میسازد.
محتوا در برنامه درسی ملی یعنی چه؟
آیا تا کنون به این موضوع فکر کردهاید که محتوا در سطح برنامهریزی برای یک برنامه درسی ملی به چه معناست؟ وقتی به محتوای آموزشی و پرورشی برنامه درسی ملی میاندیشید اولین چیزی که به ذهنتان میرسد چیست؟ اکثر افراد به هنگام مواجهه با این سوال به یاد کتابهای درسی و محتوای نوشتاری و تصویری آنها میافتند؛ به نظرتان این تصور درست است؟ بیائید با یک تشبیه به پاسخ این سوال برسیم. همانطور که میدانید محتوا محملی برای دستیابی به اهداف برنامه است. حتما به خاطر دارید اهداف برنامه درسی ملی در چند سطح برشمرده شدهاند. یک بار آنها را مرور میکنیم.
1. هدف غایی 2)اهداف کلی 3)اهداف تفصیلی 4)اهداف جزئی
به نظرتان محتوای نوشتاری و تصویری یک کتاب یا هر رسانهی آموزشی دیگر معادل کدام سطح از اهداف است؟ اگر پاسخ شما اهداف تفصیلی و جزئی باشد درست پاسخ دادهاید. اما محتوا در سطح اهداف کلی چگونه محتوایی است؟ مطمئنا برآیند آنچه در کتابها و سایر رسانهها در پایهها و دورههای مختلف میآید منجر به دستیابی به اهداف کلی خواهد شد. همانگونه که اهداف کلی مختصص هیچ برنامهی درسیای نمیباشند و از طریق همهی برنامههای درسی پایهها و دورهها دنبال میشوند محتوایی نیز که چنین اهدافی را پوشش دهد خاص هیچ کتاب و رسانهای نیست لذا محتوا در سند برنامه درسی ملی معادل آنچه در کتاب یا سایر رسانههای آموزشی میآید نیست بلکه اصول، سیاستها، و گسترهی کلی محتوا را مشخص میسازد. بخش محتوای برنامه درسی ملی از سه سرفصل به شرح زیر تشکیل شده است:
1. اصول انتخاب و سازماندهی محتوا 2)صلاحیتها و یادگیریهای مشترک 3)حوزههای یادگیری
هر یک از سه محور فوقالذکر از تعارف و گسترهای برخوردار است و روابطی نیز با سایر اجزای این بخش دارد. آنچه در پی میآید توصیف اجمالی این سه سرفصل، تاکیدات، و روابط بین آنهاست.
v. اصول انتخاب و سازماندهی محتوا
با وجود ترجیحات طراحی برنامهی درسی و ریشههای فلسفی آنها، برنامهریزان درسی باید معیارهایی برای انتخاب محتوا به کار ببرند. اگرچه تعدادی از این معیارها بین بیشتر محورهای برنامهریزی مشترک هستند، مربیان با دیدگاههای گوناگون فلسفی باید تاکید بیشتر خود را بر برخی معیارها قرار دهند. اصول زیر معیارهایی است که علاوه بر انتخاب محتوا در سطح برنامهی درسی ملی، معیارهای اساسی انتخاب و سازماندهی محتوای سطح بعدی برنامهریزی را نیز مشخص میسازند. پنج اصل از این اصول خاص برنامه درسی ملی ایران است و 9 اصل دیگر نیز اگرچه عناوین آنها مشابه متون و منابع برنامه درسی است اما به لحاظ مفهومی براساس مبانی برنامه درسی ملی مناسبسازی شدهاند.
- اصول خاص انتخاب محتوا در برنامهی درسی ملی
1) درونی سازی 2) ارتباط چند وجهی و یادگیری یکپارچه 3) اولویت صلاحیتها و یادگیرهای مشترک
4) تنوع و تعدد منابع، روشها و فرصتهای یادگیری 5) در هم تنیدگی
- اصول عام انتخاب و سازماندهی محتوا
1. اهمیت 2)اعتبار 3)علاقه 4)سودمندی 5)قابلیت یادگیری 6)آستانهی ارتقا قابلیت اجرا 7) توالی
تاکیدات اصول انتخاب و سازماندهی محتوا
اصل درونیسازی
استفاده از الگوهای هدفنویسی رایج، و جداسازی اهداف در سه حیطهی دانستنیها، مهارتها، و نگرشها و به تبع آن جزئیسازی فعالیتها و تجربیات یادگیری، مانعی در جهت یکپارچهسازی و درونیسازی یادگیریها و ناکارآمدی آنها به شمار میآید. در انتخاب و سازماندهی محتوا، تجربیات یادگیری تدارک دیده شده از سوی برنامهریزان و مربیان باید در سه عرصهی علم، عمل و اخلاق به صورت یکپارچه و بههم پیوسته ارائه شود تا زمینه کسب معرفت و در نتیجه شکلگیری دو صلاحیت مبنایی یعنی تفکر، تعقل و ایمان را فراهم کند. در واقع برنامهریزان، مولفان، و مربیان میباید هم خود را بر پرورش تفکر، آن هم تفکری که منجر به شکلگیری باورها و ایمان شود، قرار دهند.
اصل ارتباط چند وجهی و یادگیری یکپارچه
در حال حاضر سازماندهی محتوا در موضوعات درسی زیر مجموعهی حوزههای یادگیری با در نظر گرفتن قلمرو هر حوزه، و کم توجه به ارتباطات اساسی با سایر حوزهها انجام گرفته است این امر امکان یکپارچگی یادگیری را فراهم نمیسازد. متربیان در جهانی یکپارچه زندگی میکنند و محتوا باید آنان را برای ارتباطات چهارگانه با خود، خدا، خلق و خلقت، حول محور ارتباط با خدا، و حتیالامکان در اشکال مختلف تفکر و تعقل، ایمان و باور، علم، کار و عمل و تلاش و اخلاق به صورت یکپارچه رشد دهد. در واقع حوزههای یادگیری و موضوعات درسی بستری برای آمادهسازی افراد برای برقراری چهار نوع ارتباط میباشند.
اصل اولویت صلاحیتها و یادگیریهای مشترک
محتوای آموزشی و پرورشی برنامه درسی ملی از دو بخش اساسی محتوایی تحت عنوان یادگیریهای مشترک و حوزههای یادگیری تشکیل شده است؛ صلاحیتها و یادگیریهای مشترک باید در سازماندهی محتوای برنامه درسی هر یک از حوزههای یادگیری حضور و بروز داشته و همهی خروجیهای آموزش و پرورش به آنها دست یابند. لذا این یادگیریها نسبت به موضوع خاص هر حوزهی یادگیری از اولویت و اهمیت بیشتری برخوردار هستند و همهی حوزههای یادگیری بستری برای وقوع این یادگیریها هستند. خروجیهای آموزش و پرورش چه قصد ادامهی تحصیل در دانشگاهها را داشته باشند و چه قصد ورود به دنیای کار، به دستیابی به صلاحیتها و یادگیریهای مشترک نیاز دارند لذا این نوع صلاحیتها از بدو ورود متربی به دورهی آمادگی تا پایان دوره متوسطه از طریق برنامههای درسی پیگیری میشوند و اولویت اول آموزش به شمار میآیند.
اصل تنوع و تعدد منابع، روشها و فرصتهای یادگیری
ظرفیت وجودی متربیان با یکدیگر متفاوت بوده و هر یک در فرایند کسب و توسعه ظرفیتهای وجودی به شیوه متفاوت عمل میکنند؛ متربیان سبکهای یادگیری و شناختی متفاوت دارند برخی کلینگر هستند برخی تحلیلی، برخی تکانشی هستند برخی تاملی، آنها از شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... متفاوت نیز برخوردارند لذا محتوای برنامههای درسی و تربیتی، باید فرصتهای متنوع و متعدد یادگیری را برای متربیان فراهم سازد. فراهم آوردن امکان بهکارگیری راهبردهای متنوع آموزش و ارزشیابی توسط مربیان و اولیا، گسترش مفهوم فضای آموزشی به فضای کلاسی و غیرکلاسی ( داخل و خارج از مدرسه)، تغییر نگاه به زمان آموزش ( زمان رسمی و غیررسمی)، تغییر نگاه به منابع آموزشی (انواع مواد و رسانههای آموزشی شامل کتاب، نوارهای دیداری و شنیداری، چندرسانهایها، چارت ، پوستر، و ... و اشخاص شامل مربیان، اولیا، دوستان، آشنایان و ...) از پیامدهای این اصل است. براساس این اصل برنامهریزان و مربیان فرصتهایی را برای یادگیری متربی فراهم میآورند که او در داخل و خارج از کلاس و مدرسه، در تمام طول روز، و با کمک همهی افراد دخیل در زندگی او به دنبال یادگیری باشد. البته اصل تنوع و تعدد منابع، روشها و فرصتهای یادگیری به معنای تکالیف بیشتر برای متربی یا والدین او نیست بلکه به معنای نگاهی دیگر به زمان، فضا، منابع، موضوع و فرصتهای یادگیری است. با این نگاه لحظه لحظهی زندگی متربی عرصهی یادگیری اوست.
اصل در هم تنیدگی
محتوای برنامههای درسی و تربیتی از سه بخش اساسی در هم تنیده زیر تشکیل میشود:
1. یادگیریهای مشترک؛
2. مفاهیم، اصطلاحات، حقایق، نظریات، مهارتها، روشها و فرایندهای خاص یک حوزه یادگیری و موضوع درسی؛
3. مفاهیم، اصطلاحات، حقایق، نظریات، مهارتها، روشها و فرایندهای بینرشتهای که در دو یا چند حوزه یادگیری و موضوع درسی قابل طرحاند.
حوزههای یادگیری علاوه بر پوششدهی به یادگیریهای مشترک و خاص در کارکرد اولیه خود، از طریق ارتباط افقی با برخی از حوزهها به عنوان کارکرد ثانویه به تقویت، تعمیق و یکپارچگی یادگیری کمک میکنند. لذا عناوین حوزههای یادگیری لزوما به معنای تعداد دروس نیست و به عنوان مثال میتوان دو حوزهی یادگیری علوم تجربی و علوم انسانی و مطالعات اجتماعی را در سطح اول دوره ابتدایی تلفیق کرده و درسی تحت عنوان مطالعات محیطی ارائه کرد.
اصول بعدی که اصول عام برنامه هستند متاثر از اصول خاص تعرف شدهاند و تاکیدات آنها به اجمال موارد زیر است.
اهمیت
v. در انتخاب و سازماندهی محتوا باید ایدههای کلیدی و فرایندهای اساسی هر حوزه را مورد توجه قرار داد.
v. در انتخاب و سازماندهی ایدهها و فرایندهای هر حوزه فراهم آوردن فرصتهایی برای بازکشف و کشف علوم، و فنآوری برای متربیان ضروری میباشد.
دانش موضوعی بسیار گسترده است و هر روز نیز گستردهتـر میشود اما یادگیری همهی آن ضروری نیست؛ لازمهی اجرای این اصل کاهش حجم موضوعی محتوا و توجه به ایدههای کلیدی و فرایندهای اساسی است.
اعتبار
v. محتوا باید در سایه مبانی و استفاده از منابع معتبر، متربیان را در کسب دانش اصیل و بهروز رسانی دانش خودکمک کند.
لازمهی این اصل نگاه ابزاری به محتواست، یعنی محتوا از دانش معتبر و اصیل انتخاب و به گونهای سازماندهی میشود که متربی دائما دانش به روز را کسب کند و خود را مقید به حفظ طوطیوار محتوای کتاب و سایر رسانهها نسازد.
علاقه
v. محتوای برنامه درسی باید به علایق متربیان توجه داشته باشد و منجر به خلق و توسعه علایق جدید و مطلوب در آنها شود. توجه به علایق موجود و خلق علایق جدید دو نکته کلیدی در این اصل است.
سودمندی
v. سودمندی محتوا باید با لحاظ نیازهای آنی، آتی، حیاتی و متعالی متربی و براساس مبانی و ارزشهای برنامه مورد توجه تصمیمگیرندگان قرار گیرد. آن محتوایی سودمند است که به نیازهای امروز و فردا و این دنیا و آن دنیای متربی پاسخ دهد.
قابلیت یادگیری
v. انتخاب و سازماندهی محتوا باید به گونهای انجام شود که یادگیری آن برای متربیان با تواناییهای ذهنی، سبکهای شناختی و یادگیری متفاوت امکانپذیر باشد.
آستانه ارتقاء قابلیت اجرا
v. در انتخاب و سازماندهی محتوا باید به زمان رسمی تربیت، منابع، ظرفیتهای حرفهای کارکنان، قوانین و مقررات در حدّ آستانه ارتقاء آن ها توجه داشت. قابلیت تغییر آستانهای دارد به یکباره نمیتوان تمام ایدهآلها را در یک برنامه پیاده کرد.
اصل توالی
با توجه به اینکه در برنامه درسی ملی وظایف رشد و مسئولیت متربیان در امر تربیت مورد تاکید میباشد در تعیین توالی محتوا در سطح بعدی برنامهریزی صلاحیت متربیان در انجام وظایفشان در مراحل مختلف رشد مبنا قرارخواهد گرفت و نه فقط ساختار موضوع درسی.
چکیدهی اصول
v. جامعیت و یکپارچگی تعلیم و تربیت
v. هماهنگی با اهداف کلی برنامه
v. اعتدال در تربیت ابعاد وجودی متربی
v. ارزشمندی و کاربردی بودن محتوا (تاکید بر آموزشهای پایه و یادگیریهای ضروری- تمرکز بریادگیری عمیق ایدههای کلیدی، فرایندها و تفکر مناسب انسان درمسیر تکامل)
vi. توجه به عدالت آموزشی(فراهم آوردن مسیرهایی برای بروز و ظهور استعدادهای همهی متربیانبه گونهای که عواملی چون شهر/روستا، همگونی و ناهمگونی، تفاوت اجتماعی-اقتصادی باعث کاهش یا افت عملکرد متربی نشود.)
v. تناسب با ویژگیهای یادگیرنده(علایق و تواناییها)
v. توجه به تفاوتهای فردی (اقتصادی، سنی، جنسیتی، قومی، و ...)
v. دارا بودن اعتبار علمی
v. اطمینان به تناسب حجم و زمان در اختیار متربی برای یادگیری عمیق
v. تناسب با توان بالقوهی آموزگاران
استلزامات اصول برای برنامهریزان، مولفان، و مربیان
v. پرهیز از دیدگاه برنامهریزی موضوع محور و اهداف کاذب، و پرداختن به اهداف کلی برنامه
v. کاهش حجم محتوای موضوعی به منظور ایجاد فرصت برای فعالیت، تامل، و یادگیری متربی
صلاحیتها و یادگیریهای مشترک
تعریف یادگیریهای مشترک: صلاحیتها و یادگیریهای مشترک، آن دسته از یادگیریهاییاند که همه خروجیهای آموزش و پرورش بتوانند به گونهای به آنها دست یابند؛ لذا در همه حوزههای یادگیری حضور دارند و بین آنها پیوند برقرار کرده و در همه عناصر برنامه نمود و بروز پیدا میکنند.
نکات کلیدی تعریف فوق کدامند؟
v. همه متربیان متناسب با توانایی خود باید به آنها دستیابند.
v. در همه حوزههای یادگیری حضور دارند.
v. بین حوزههای یادگیری پیوند برقرار میکنند.
v. در همه عناصر برنامه نمود و بروز پیدا میکنند.
کدام یادگیریها را میشناسید که چنین ویژگیهایی را دارا باشند؟ تعدادی از آنها را فهرست کنید.
1-................ ........2-.............................3-............................4-...............................
5-........................ 6-.............................7-............................8-..............................
جدول زیر صلاحیتها و یادگیریهای مشترک، براساس عناصر پنجگانه الگوی هدفگذاری، را که توسط کمیتهی محتوای آموزشی و پرورشی برنامه درسی ملی و با کمک کمیتههای برنامه درسی ملی استانها تهیه شده را نشان میدهد. اینها آن چیزی است که خروجیهای آموزش و پرورش باید به آن دست یابند. یک بار دیگر اصل اولویت یادگیریهای مشترک را مرور کنید. حال میدانید که اولویت با کدام اهداف و یادگیریهاست. خروجیهای آموزش و پرورش میتوانند به سطوح متفاوتی از ریاضی، فیزیک، زیستشناسی، جغرافیا و هر موضوع دیگری دست یابند اما همه میباید توانایی تفکر و تعقل را کسب کنند، ایمان و نگرش توحیدی داشته باشند، اهل کار باشند و اخلاق حسنه داشته باشند. با این تعریف اصل و اساس محتوا یادگیریهای مشترک است و حوزههای یادگیری بستری برای این یادگیریها به شمار میآیند. البته این نگرش افرادی را که گرایش برنامهریزی موضوع محور دارند نگران میکند اما این نگرانی بیمورد است چرا که دانشگاهها وظیفهی انتقال دانش تخصصی را برعهده دارند و اگر متربیان به یادگیریهای مشترک دستیابند برای ادامهی زندگی خود آماده خواهند بود چه به دانشگاه بروند و چه راه دیگری را انتخاب کنند.
یادگیریهای مشترک در عنصر تفکر:
در این عنصر انواع تفکر یعنی تخیل، حل مسئله، تفکر انتقادی، ابداع و خلق، تفکر سیستمی مورد تاکید قرار گرفته و فرایند تفکر نیز به ترتیب با پرسشگری، کاوشگری، هدایت مشاهدات، تحلیل، قضاوت براساس شواهد، و تصمیمگیری ادامه می یابد اما کار به تفکر ختم نمیشود بلکه قضاوت براساس نظام معیار که همان تعقل است پیگیری میشود. همه اینها به منظور تربیت فرد و ارتقا موقعیت او در مسیر شکوفایی فطرت الهی و حیات طیبه است لذا تامل در خود و خود ارزشیابی به عنوان یکی از یادگیریها و صلاحیتهای مشترک و نه به عنوان فنون ارزشیابی حائز اهمیت میشود.
یادگیریهای مشترک در عنصر ایمان و باور:
کسب نگرش توحیدی، باور به کرامت و قدرت اراده و انتخاب انسان، قائل شدن به ارزشمندی تفکر و تعقل، و ارزشمندی مخلوقات، باور به هدفمندی خلقت، باور به ارزشمندی علم و علم جویی، ارزشمندی نهاد خانواده، و وطندوستی از یادگیریهای مشترک همهی حوزههای یادگیری میباشند. دستیابی به این باورها نیاز به تفکر و تامل در عرصههای مختلف زندگی و طول زمان دارند؛ با یک جمله، عبارت، پارگراف، و حتی چند درس در کتابهای مختلف نمیتوان به آنها دست یافت بلکه این موارد باید در همهی برنامههای درسی حضور، بروز و ظهور داشته تا در طول 12 سال تحصیل به باورهای عمیق فرد تبدیل شوند. منظور از حضور در برنامه درسی نیز حضور ظاهری و فیزیکی در کتاب درسی نیست بلکه حضور به عنوان جهتگیری در انتخاب و سازماندهی محتوا، و راهبردهای آموزش و ارزشیابی میباشد.
یادگیریهای مشترک در عنصر علم:
کشف جهان به عنوان فعل خداوند، خودآگاهی، فرهنگ و هویت سه صلاحیت و یادگیری مشترک برنامههای درسی میباشند. برنامههای درسی مختلف موضوعات مختلفی دارند و علوم متفاوتی را به یادگیرنده انتقال میدهند این تفکیک یک تفکیک روششناسانه است که مطالعهی علوم را آسانتر ساخته است در آموزش هم این تفکیک به طور سنتی دنبال میشود موضوع این آموزشها هر چه باشد میتواند منجر به کشف جهان به عنوان فعل خداوند شود. در طول سالیان تحصیل و از طریق تجربیات یادگیری گوناگون متربی قادر خواهد بود طبیعت و هستی را به عنوان فعل خداوند بشناسد، و جایگاه خود را در خلقت درک کند و به ظرفیت وجودی خود پی ببرد و به خودآگاهی دست یابد. همچنین برنامههای درسی میباید فرهنگ و هویت فرد را شکل دهند. هر یک از برنامهها میتوانند با انتقال فرهنگ و تمدن ایران و اسلام به تناسب موضوع به شکلگیری یک هویت یکپارچهی ایرانی اسلامی کمک کنند.
یادگیریهای مشترک در عنصر کار و عمل و مجاهدت:
یادگیریهای مشترک در این عنصر به یادگیریهای میپردازند که به فرد در طول زندگی برای انجام امور تحصیلی، شغلی، خانوادگی کمک میکنند. یادگیری مستمر که مصداق «ز گهواره تا گور دانش بجوی» میباشد به فرد کمک میکند تا در دنیایی متغییر به طور دائم نیازهای یادگیری خود را رفع نماید. خود مدیریتی. انجام واجبات و ترک محرمات، مشارکت، همیاری، مهارت کار با دیگران، مهارتهای ارتباطی، مهارت رهبری او را در انجام امور زندگی ائم از تحصیلی، شغلی و ... توانمند میسازد. مطالعه و پژوهش، استفاده از فنّاوری اطلاعات و ارتباطات، تولید محصول از ملزومات زندگی تحصیلی و شغلی حال و آیندهی فرد است. برنامههای درسی با موضوعات، روشها و فرایندهای خود میتوانند به شکلگیری این صلاحیتها کمک کنند. مشارکت، همیاری، خود مدیریتی، خودرهبری، و ... با یک یاچند فعالیت ایجاد نمیشوند؛ اینها میباید از اهداف اولیهی همهی برنامههای درسی و در تمام سالهای تحصیل باشند زیرا همانطور که میدانید با یک گل بهار نمیشود.
یادگیریهای مشترک در عنصر اخلاق و آداب:
فضایل زیادی وجود دارد که فرد میباید به آنها آراسته شود و رذایل زیادی که باید از آنها دوری جوید آموزش تک تک این فضایل و رذایل به تنهایی نمیتواند منجر به فردی با اخلاق حسنه شود. فرد میباید به اخلاق نظری و عملی تواما دست یابد. اخلاق نظری را میتوان از طریق دروس مختلف به درجات متفاوت آموزش داد اما آنچه که مهم است اخلاق عملی است لحظه به لحظهی فرایندتحصیل متربیان باید عرصهی تمرین و ظهور اخلاق عملی باشد. تامل در خود و خودارزشیابی که در عنصر تفکر به آن اشاره شد میتواند به صورت مراقبهی دائمی به خودپایی و خودپالایی، و حفظ و پالایش انگیزهها(نیت) کمک کند. اعتماد به نفس، مسئولیتپذیری، انعطاف، اخلاق حرفهای، پشتکار، نظم و قانونمداری از یادگیریهایی هستند که از طریق محتوا و روشها به طور مستمر دنبال خواهند شد. صدق، صبر، عدالتخواهی و حقطلبی، حسن خلق، احسان و رافت، قناعت، استقامت و حیا از فضایلی هستند که هم محتوا و هم راهبردها و روشهای آموزش و ارزشیابی میتوانند به شکلگیری آنها کمک کنند. ممکن است برخی فضایل دیگری را نام ببرند به عنوان مثال راستگویی، امانتداری، وفاداری و ...، هر یک این موارد را میتوان ذیل یکی از موارد فوقالذکر طبقهبندی کرد به عنوان مثال راستگویی، و امانتداری و وفاداری ذیل صدق طبقهبندی میشوند زیرا نمونههای صدق در گفتار و رفتار هستند.
با مرور جدول زیر یکبار دیگر صلاحیتها و یادگیریهای مشترک را بررسی کنید ببینید آیا چهارویژگی ذکر شده در مورد یادگیریهای مشترک برای آنها صدق میکند.
عناصر |
صلاحیتها و یادگیریهای مشترک |
تفکر و تعقل |
تخیل، حل مسئله، تفکر انتقادی، ابداع و خلق، تفکر سیستمی، پرسشگری، کاوشگری، هدایت مشاهدات، تحلیل، قضاوت براساس شواهد، تصمیمگیری، قضاوت براساس نظام معیار (تعقل)، تامل در خود، خود ارزشیابی |
ایمان و باور |
نگرش توحیدی، کرامت و قدرت اراده و انتخاب انسان، ارزشمندی تفکر و تعقل، ارزشمندی مخلوقات، هدفمندی خلقت، ارزشمندی علم و علم جویی، ارزشمندی نهاد خانواده، وطندوستی |
علم |
کشف جهان به عنوان فعل خداوند، خودآگاهی، فرهنگ و هویت |
کار و عمل و مجاهدت |
یادگیری مستمر، خود مدیریتی، انجام واجبات و ترک محرمات، مشارکت، همیاری، مهارت کار با دیگران، مهارتهای ارتباطی، مهارت رهبری، مطالعه و پژوهش، استفاده از فنّاوری اطلاعات و ارتباطات، تولید محصول |
اخلاق و آداب |
حفظ و پالایش انگیزهها(نیت)، خودپایی و خودپالایی، اعتماد به نفس، مسئولیتپذیری، انعطاف، اخلاق حرفهای، پشتکار، نظم و قانونمداری، صدق، صبر، عدالتخواهی و حقطلبی، حسن خلق، احسان و رافت،قناعت، استقامت و حیا |
حوزههای یادگیری
با ظهور سطحی از برنامهریزی به نام برنامه درسی ملی، مفاهیم جدیدی وارد ادبیات رشتهی برنامهریزی درسی شد؛ مفهوم حوزهی یادگیری یکی از آن مفاهیم است. جستو جو در این مورد نشان میدهد که در حال حاضر این مفهوم و مفهوم حوزهی محتوایی توسط بسیاری از افراد معادل یکدیگر در نظر گرفته میشوند؛ اما برای هیچیک در دایرهالمعارفهای برنامه درسی تعریفی ارائه نشده است. در برنامه درسی برخی کشورها میتوان تعریف حوزهی یادگیری را یافت. به عنوان مثال در برنامه درسی نیوزلاند تعریف زیر برای حوزهی یادگیری ارائه شده است.
" برنامهدرسی نیوزلاند هفت حوزهی یادگیری ضروری را مشخص میسازد که گسترهی دانش، و ادراکاتی که همهی دانشآموزان نیاز به کسب آن دارند را شرح میدهند."
همانطور که میبینید در این تعریف فقط به «گسترهی دانش و ادراکات مورد نیاز دانشآموزان» اشاره شده است.
برخی از صاحبنظران حوزههای یادگیری را قلمروهای علمی با محتوا و روشها و فرایندهای متمایز میدانند که از مجموعهای ( خوشهای) از دروس تشکیل شدهاند. در این تعریف دو ویژگی ذکر شده است؛
v. قلمروهای علمی با محتوا و روشها و فرایندهای متمایز
v. متشکل از مجموعهای ( خوشهای) از دروس
به عنوان مثال علوم تجربی یک حوزهی یادگیری با قلمرو و روشها و فرایندهای علمی متمایز به شمار میآید که از دروسی چون زیستشناسی، فیزیک، شیمی، زمینشناسی و ... تشکیل شده است. به نظر شما آیا قلمرو، روشها و فرایندهای علوم تجربی خاص این حوزهها است؟ مثلا آیا فیزیک بدون زبان هویت دارد؟ آیا فیزیک بدون ریاضی هویت دارد؟
در برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران حوزههای یادگیری بدینگونه تعریف شده است:
"حوزههای یادگیری بستر اصلی برای تسهیل فرایند تعلیم و تربیت، جهت دستیابی به اهداف برنامهی درسی ملی میباشند. هر یک از حوزههای یادگیری گستره و محدودهی دانش، مهارتها، نگرشها و ارزشهای مرتبط با یادگیری متربیان آمادگی تا پایان دورهی متوسطه را توصیف میکنند. این حوزهها حدود محتوایی و روشها و فرایندها، و عناصرکلیدی یادگیری را روشن میسازند."
تاکیدات تعریف:
v. بستر اصلی برای تسهیل فرایند تعلیم و تربیت
v. جهت دستیابی به اهداف برنامهی درسی ملی
v. گستره و محدودهی دانش، مهارتها، نگرشها و ارزشهای مرتبط با یادگیری متربیان
v. متربیان آمادگی تا پایان دورهی متوسطه
vi. حدود محتوایی و روشها و فرایندها، و عناصرکلیدی یادگیری
نکته اساسی این تعریف این است که حوزههای یادگیری را بستر برای تسهیل فرایند تعلیم و تربیت میشناسد.
بستری که در جهت دستیابی به اهداف برنامه درسی ملی یعنی همان انسان متفکر، با ایمان، دارای علم و عمل و اخلاق میباشد. این حوزهها گستره و محدودهی دانش، مهارتها، نگرشها و ارزشهای مرتبط با یادگیری متربیان را بیان میکنند، یادگیری متربیان در این تعریف بر ساختار موضوع درسی غلبه دارد، این تمایز در جهت تمایز قلمرو موضوعی نیست بلکه در جهت قلمرو یادگیری متربیان است. مخاطب آن نیز متربیان دوره پیشدبستان تا پایان دوره متوسطه هستند و به آموزشهایی از نوع عمومی و نهایتا در دوره متوسطه به آموزشهای نرم و نیمه تخصصی نیاز دارند و نه آموزشهای تخصصی از نوع موضوعات دانشگاهی.
تعریف شما از حوزههای یادگیری چیست؟
بررسی حوزههای یادگیری برنامهی درسی ملی کشورها نشان میدهد که برخی حوزهها در برنامهی درسی ملی آنها مشترک بوده و برخی نیز متفاوت است. به نمونههای زیر توجه کنید.
استرالیا :1-زبان انگلیسی/2-زبان های دیگر بجز انگلیسی/3-هنرها/4-بهداشت و تربیت بدنی /5-علوم تجربی /6-اجتماع و محیط/7-ریاضیات /8-کار و تکنولوژی
چین :1-تربیت شخصی ،اجتماعی ،انسانی/2-آموزش علوم تجربی/3-آموزش فناوری /4-آموزش زبان چینی/5-آموزش زبان انگلیسی/6-آموزش ریاضیات /7-آموزش هنرها /88-تربیت بدنی
ژاپن :1-ریاضیات/2-مطالعات اجتماعی /3-زبان /4-هنرها /5-علوم تجربی /6-بهداشت و تربیت بدنی /7-اقتصاد خانواده و مهارت های زندگی /8-اخلاق ،فوق برنامه ،موضوعات انتخابی
سیشلز :1-زبان ها /2-ریاضیات /3-علوم تجربی /4-مطالعات فنی /5-مطالعات اجتماعی/6-هنرها /7-تربیت شخصی و اجتماعی /8-تربیت بدنی
کرواسی :1-زبان وارتباط/2-حوزه ی اجتماعی انسانی /3-ریاضیات وعلوم تجربی /4-حوزه فنی و فناوری /5-هنرها /6-کار عملی و طراحی
هند :1-آموزش علوم تجربی و تکنولوژی/2-آموزش ریاضیات /3-آموزش زبان هندی /4-اموزش زبان انگلیسی/5-آموزش علوم اجتماعی/6-یادگیری و زاد بوم (آموزش حرفه ای و...)/7-هنرها /88-بهداشت و تربیت بدنی
هنگ کنگ :1-تربیت بدنی /2-هنرها /3-آموزش فناوری /4-آموزش علوم تجربی /5-تربیت شخصی ،اجتماعی و انسانی /6-آموزش ریاضیات /7-آموزش زبان انگلیسی /8--آموزش زبان انگلیسی
نیوزیلند :1-زبان انگلیسی /2-هنرها /3- بهداشت و تربیت بدنی/4-زبان های دیگر /5-ریاضیات و آمار /6-علوم تجربی /7-علوم اجتماعی /8-فناوری
مالزی :1-زبان ها(مالایی،چینی ،تامیل ؛انگلیسی)/2- بهداشت و تربیت بدنی/3-تربیت اسلامی واخلاقی/4-علوم تجربی و فناوری /5-ریاضیات /6-هنرها /7-مطالعات اجتماعی (تاریخ/جغرافیا)/77-مهارت های یکپارچه ی زندگی (تلفیق )
همانطور که میبینید تشابهات و تفاوتهای در عناوین حوزههای یادگیری در کشورهای مختلف وجود دارد. ضرورت و منطق این تشابهات و تفاوتها چیست؟
ملاحظات و مفروضات اولیه در استنباط و تعیین تعداد و عناوین حوزههای یادگیری و حتی چگونگی توصیف منطق و ضرورت آنها دخالت دارند؛ ملاحظات و مفروضات اولیه در استنباط و تعیین حوزههای یادگیری برنامه درسی ملی ایران عبارت بودهاند از:
v. ارتباط با عناصر و عرصههای الگوی هدفگذاری و اهداف کلی برنامهی درسی ملی؛
v. همخوانی با اسناد فرادستی؛
v. هماهنگی با اصول انتخاب و سازماندهی محتوا بخصوص اصل اولویت یادگیریهای مشترک، اصل سودمندی (توجه به نیازها) و اصل آستانهی ارتقا قابلیت اجرایی برنامه؛
v. تاثیرپذیری از ساختار دانش و تجارب بینالمللی
vi. و توافق کارشناسی
حوزههای یادگیری برنامه درسی ملی ایران شامل یادگیریهای ضروری بوده و در حال حاضر در یازده حوزه پیشبینی شدهاند. این حوزهها با یکدیگر ارتباط داشته و عناوین موضوعات درسی در دورهها و سطوح لزوماً معادل عناوین حوزهها نخواهد بود.
عناوین حوزههای یادگیری
1. تفکر و حکمت 2. قرآن ومعارف اسلامی 3. زبان و ادبیات فارسی 4. فرهنگ و هنر 5. کار و فنآوری 6. سلامت و تربیت بدنی 7. علوم انسانی و مطالعات اجتماعی 8. ریاضیات 9. علوم تجربی 10. زبانهای خارجی 11. آداب و مهارتهای زندگی
همانطور که میبینید سه عنوان جدید به عناوین حوزههای یادگیری در ایران اضافه شده است. این سه حوزه یعنی تفکر و حکمت، کار و فناوری، و آداب و مهارتهای زندگی ماهیتی دو وجهی داشته و هم به صورت بینرشتهای و تلفیق در سایر حوزههای یادگیری و هم به صورت مستقل با آموزشهای خاص دنبال خواهند شد. متربیان در حوزهها و درس مختلف با تفکر در آن حوزه آشنا خواهند شد مهارتهای فنی و غیرفنی پایهی کار را کسب خواهند کرد و با آداب و مهارتهای زندگی آشنا میشوند اما در زمانی که به طور خاص به هر یک از این حوزهها تعلق دارد به طور یکپارچه به تمرین کاربرد آموختههای خود در سایر حوزهها در یک کل واحد خواهند پرداخت و در این فرصت یادگیریهای مجزای خود را سازماندهی کرده و انسجام میبخشند. اگر چه در طرح همسوسازی زمان مستقلی برای حوزههای جدید در نظر گرفته نشده است اما در اجرای کامل برنامه درسی ملی این امر محقق خواهد شد.
در سایر حوزهها نیز که عناوین آنها جدید نیستند به تاسی از اصول، تحقق یادگیریهای مشترک اولویت مییابد و این امر محتوا، روشهای یاددهی و شیوههای ارزشیابی را به سوی تحقق اهداف برنامه سوق میدهد. در اصلاح عناوین حوزهها نیز این امر مد نظر بوده است به عنوان مثال در حوزهی سلامت و تربیت بدنی موضوعاتی چون بهداشت، تغذیه، ایمنی، و تربیت بدنی با جهتگیری سلامت جسمی و روانی مورد توجه قرار گرفته است در حوزهی فرهنگ و هنر جهتگیری فرهنگی و شکلگیری هویت از طریق تربیت بدنی مورد توجه بوده است و ...
یکبار بخش ضرورت حوزههای یادگیری در هر بیانیه را کلمه به کلمه و درکل مطالعه و بررسی کنید. منطق و ضرورت هر حوزه چه نکات کلیدی و چه ارتباطی با مبانی برنامه دارد؟
حوزهی یادگیری تفکر و حکمت:
v. تفکر، یکی از راه های شناخت از طریق عمل ذهن بر روی اطلاعات دریافت شده و اندوختههای قبلی برای تبدیل مجهول به معلوم و دستیابی به نتیجه است.
v. تعقل به معنای قدرت تجزیه و تحلیل و ربط دادن قضایا و سنجش و ارزیابی یافتهها بر اساس نظام معیار است که از طرق معتبر بهدست آمده است.
v. ترکیب این دو( تفکر و تعقل) در عرصه نظر و عمل، حکمت است. حکمت و بصیرت زمانی بهوقوع میپیوندد که فرد در فرایند صحیح تفکر با هدایت و رهبری عقل سلیم و نقل صحیح قرار گیرد.
v. حوزه یادگیری تفکر و حکمت به دنبال ایجاد زمینههایی برای تبیین فرایند تفکر و تعقل و چگونگی دستیابی بهآن در انواع و اشکال مختلف (تفکر خلاق، نقاد، منطقی، و تفکر همراه با مراقبه و عقل نظری و عملی) است.
ضرورت و کارکرد حوزه:
v. میتواند در پرتو تقوای الهی، با متعادل کردن قوای درونی خویش، از آن در مسیر فطرت توحیدی بهرهبرداری کند. لذا فرایند تربیت باید بهگونهای باشد که طی آن قوّه تفکر و تعقل پرورش یابد.
v. از آنجا که امروزه متربیان با گسترش فزاینده نوآوریهای مختلف از جمله فنّاوری اطلاعات روبهرو هستند و این مسئله آنها را در معرض انتخابهای مختلف قرار میدهد؛ لذا باید این توانایی را پیدا کنند که بر اساس نظام معیار، دست به انتخاب آگاهانه، آزادانه و مسئولانه بزنند.
تفکر، قوّه ممتاز انسان است که آگاهی عقلانی و حکمت را پرورش داده و به متربیان کمک میکند تا:
1- توانایی استدلال خود را بهبود بخشند؛ 2- خلاقیت خود را پرورش دهند؛ 3- به صورت فردی و میان فردی رشد کنند؛ 4- درک و عمل اخلاقی خود را بهبود بخشند؛ 5- از تجارب خود معنا و مفهوم استخراج کنند و به درک عمیق از پدیدههای جهان خلقت و نگرش توحیدی نایل آیند. و از این طریق امکان مشارکت موثر و سازنده افراد در پیشرفت و تعالی جامعه، آگاهی نسبت به حقوق و مسئولیتهای خود و سایر افراد و شرکت در فرایند مردمسالاری دینی فراهم میشود.
- توضیحات
- نوشته شده توسط فرهاد برزو
- دسته: معرفی
- بازدید: 2980
متن کامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
مقدمه:
تحقق ارزشها و آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی مستلزم تلاش همهجانبه در تمام ابعاد فرهنگی، علمی، اجتماعی و اقتصادی است. احراز عرصه تعلیم و تربیت از مهمترین زیرساختهای تعالی پیشرفت همهجانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقاء سرمایه انسانی شایسته کشور در عرصههای مختلف است. به این ترتیب تحقق آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی ایران مانند احیای تمدن عظیم اسلامی، حضور سازنده، فعال و پیشرو در میان ملتها و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت در جهان در گرو تربیت انسانهای عالم متقی و آزاده و اخلاقی است. تعلیم و تربیتی که تحقق بخش حیات طیبه، جامعه عدل جهانی و تمدن اسلامی ایرانی باشد در پرتو چنین سرمایه انسانی متعالی است که جامعه بشری آمادگی تحقق حکومت جهانی انسان کامل را یافته و در سایه چنین حکومتی ظرفیت و استعدادهای بشر به شکوفایی و کمال خواهد رسید.
تحقق این هدف نیازمند ترسیم نقشه راهی است که در آن نحوه طی مسیر، منابع و امکانات لازم، تقسیم کار در سطح ملی و الزامات در این مسیر به صورت شفاف و دقیق مشخص شده باشد. در تهیه سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش کوشش شده است تا با الهامگیری از اسناد بالادستی و بهرهگیری از ارزشهای بنیادین آنها و توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران، چشمانداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق 1404 هجری شمسی تبیین شود.
تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش مبتنی بر آرمانهای بلند نظام اسلامی باید معطوف به چشماندازی باشد که در افق روشن 1404، ترسیمگر ایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویتی اسلامی انقلابی، الهامبخش جهان اسلام همراه با تعاملی سازنده و مؤثر در عرصه روابط بینالمللی است.
هرچند در سه دهه گذشته تلاشهای وافر و قابل تقدیری از سوی مسئولان و دستاندرکاران نظام تعلیم و تربیت برای بهبود و اصلاح نظام آموزشی کشور به عمل آمد که خوشبختانه نتایج مثبت و مفیدی نیز برجای گذاشته است؛ لیکن هنوز آموزش و پرورش با چالشهای جدی روبهرو است و برونداد آن در طراز جمهوری اسلامی ایران و پاسخگوی تحولات محیطی و نیازهای جامعه نمیباشد. از این رو، تأکیدات حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت تحول بنیادی در آموزش و پرورش با تکیه بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی ـ ایرانی و تدوین الگویی اسلامی ـ ایرانی برای تحول و پرهیز از الگوهای وارداتی، کهنه و تقلیدی محض، چراغ راه برونرفت از چالشهای نظام آموزشی کشور میباشد.
خوشبختانه با درک ضرورت و اهمیت این امر و در پاسخ به ندای هوشمندانه رهبری معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی)، طرح تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به مثابه سند تحول راهبردی نظام آموزش و پرورش در افق چشمانداز بیست ساله جمهوری اسلامی ایران در دستورکار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و سرانجام پس از شکلگیری حلقههای کارشناسی ـ پژوهشی با مشارکت صاحبنظران حوزوی و دانشگاهی و مدیران و کارشناسان مجرب آموزش و پرورش و سایر دستگاههای ذیربط، ضمن پایبندی به دیدگاههای حضرت امام خمینی(ره) و نظرات مقام معظم رهبری درباره تحول بنیادین نظام آموزشی و همسو با اسناد فرادستی، از جمله سند چشمانداز بیست ساله کشور، سند مذکور تدوین و به تصویب این شورا رسید.
موضوع:
سند راهبردی تحول نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران
مبانی نظری سند ملی آموزش و پرورش شامل فلسفه تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران، فلسفه تعلیم و تربیت رسمی عمومی در جمهوری اسلامی ایران و رهنامه نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی در جمهوری اسلامی ایران در جلسه 826 شورای عالی آموزش و پرورش مورخ دوم مرداد 1389 تأیید کلی شد و مبنای تمامی سیاستگذاریها، برنامهریزیها و تولید اسناد تحولی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران است.
* فصل اول
بیانیه ارزشها
گزارههای ارزشی مندرج در بیانیه ارزشها، بایدها و نبایدهایی اساسی است که لازم است تمام اجزا و مؤلفههای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی هماهنگ با آنها بوده و همه سیاستگذاران و کارگزاران نظام ملتزم و پایبند به آنها باشند.
این ارزشها براساس آموزههای قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (ص) و حضرات اهل بیت (علیهمالسلام)، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رهنمودهای رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری و سند چشمانداز بیست ساله و نقشه جامع علمی کشور و سیاستهای کلی تحول نظام آموزشی تهیه و تدوین شده است و با مبانی نظری تحول بنیادین آموزش و پرورش (شامل فلسفه تعلیم و تربیت، فلسفه تعلیم و تربیت رسمی عمومی و رهنامه نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی در جمهوری اسلامی ایران) سازگار و مستند به مضامین مندرج در آنها میباشد.
گزارههای ارزشی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی عبارتند از:
1ـ آموزههای قرآن کریم، نقش معنوی، اسوهای، هدایتی و تربیتی پیامبر اکرم (ص) و حضرت فاطمه زهرا (سلامالله علیها) و ائمه معصومین (علیهمالسلام) به ویژه امام زمان (عج) و ولایتمداری در تمام ساحتها برای تحقق جامعه عدل جهانی (جامعه مهدوی)
تبصره: اقلیتهای مذهبی مصرح در قانون اساسی براساس قوانین موضوعه اقدام خواهند کرد.
2ـ آموزههای بنیادین مهدویت و انتظار که رمز هویت اسلام ناب و عامل حیات و بقای آن در عصر غیبت است، به عنوان مهمترین رسالت منتظران در عصر غیبت.
3ـ میراث نظری و عملی حضرت امام خمینی (ره)، تعمیق علاقه و پیوند با انقلاب اسلامی، قانون اساسی و ولایت فقیه
4ـ فرآیند تعلیم و تربیت در تمام ساحتها شامل تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، تعلیم و تربیت اجتماعی و سیاسی، تعلیم و تربیت زیستی و بدنی، تعلیم و تربیت زیباشناختی و هنری، تعلیم و تربیت اقتصادی و حرفهای، تعلیم و تربیت علمی و فناورانه منطبق بر نظام معیار اسلامی (مبانی و ارزشهای برگرفته از قرآن کریم، سنت حضرات معصومین (علیهم السلام) و عقل) که تعلیم و تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی در آن محوریت دارد.
5ـ زمینهسازی کسب شایستگیهای پایه ـ با تأکید بر خصوصیات مشترک اسلامی ـ ایرانی و انقلابی، در راستای تکوین و تعالی پیوسته هویت دانشآموزان در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی.
6ـ هویت شناختمدار و واقعنمایی و معنای گسترده، جامع و منسجم معرفت (وحیانی، عقلانی، نقلی و تجربی).
7ـ نقش معلم (مربی) به عنوان هدایتکننده و اسوهای امین و بصیر در فرآیند تعلیم و تربیت و مؤثرترین عنصر در تحقق مأموریتهای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
8ـ بصیرت و تعالی در زمینههای گوناگون عبادی ـ اخلاقی، اعتقادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی.
9ـ کرامت ذاتی و اکتسابی انسان و کسب فضایل اخلاقی از جمله: ایمان، تقوا، تولی و تبری، عمل صالح، خودباوری، روحیه مجاهدت، ظلمستیزی، علم، حکمت، عفت، شجاعت، عدالت، صداقت، ایثار و فداکاری.
10ـ سلامت جسمانی، نشاط و تقویت اراده.
11ـ تکوین و تعالی جنبههای انسانی هویت دانشآموزان برای تقویت روابط حق محور، عدالتگستر و مهرورزانه با همه انسانها در سراسر جهان.
12ـ منزلت علم نافع، هدایتگر و توانمندساز و مقام و جایگاه عالم و معلم.
13ـ پرورش، ارتقا و تعمیق انواع و مراتب عقلانیت در همه ساحتهای تعلیم و تربیت.
14ـ ارتقاء جایگاه و نقش تربیتی خانواده و مشارکت اثربخش آن با نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
15ـ نقش تربیتی اماکن مذهبی، نهادهای مردمی، اجتماعی و رسانه.
16ـ عدالت تربیتی در ابعاد کمی، همگانی و الزامی و عدالت کیفی با رعایت تفاوتهای فردی، جنسیتی، فرهنگی و جغرافیایی.
17ـ جایگاه و نقش تعلیم و تربیتی نهاد رسانه و فناوریهای ارتباطی و بهرهگیری هوشمندانه از آن و مواجهه فعال و آگاهانه جهت پیشگیری و کنترل آثار و پیامدهای نامطلوب آن.
18ـ توجه توأمان به منافع و مصالح فردی و اجتماعی در چارچوب منافع و مصالح ملی.
19ـ صیانت از وحدت ملی و انسجام اجتماعی با محوریت هویت مشترک اسلامی ـ ایرانی.
20ـ وطندوستی و افتخار به ارزشهای اصیل و ماندگار اسلامی ـ ایرانی و اهتمام به برپایی جامعه مهدوی.
21ـ تقویت گرایش به زبان و ادبیات فارسی به عنوان زبان مشترک.
22ـ استمرار فرهنگ اسلامی ـ ایرانی از طریق ارزیابی آگاهانه آن و تعامل نقادانه با سایر فرهنگها براساس نظام معیار اسلامی.
23ـ مسئولیتپذیری همهجانبه، مشارکت اجتماعی و داشتن روحیه جمعی و مهارت مورد نیاز جامعه.
24ـ روحیه کارآفرینی، کسب شایستگیهای عام حرفهای و مهارتی و هنری زمینهساز کار مولد.
25ـ ارج نهادن به دستاوردهای علمی و تجربههای بشری در چارچوب نظام معیار اسلامی و بسترسازی برای دستیابی به مرجعیت علمی جهان.
26ـ نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی به عنوان عامل اثرگذار اجتماعی و مولد نیروی انسانی و سرمایه فرهنگی و معنوی جهت رشد و تعالی همهجانبه و پایدار و اعتلای فرهنگ عمومی مبتنی بر نظام معیار اسلامی.
27ـ مدرسه به عنوان کانون تعلیم و تربیت رسمی عمومی و محل کسب تجربههای تربیتی.
28ـ تقویت شأن حاکمیتی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی در ابعاد سیاستگذاری، برنامهریزی، پشتیبانی و نظارت و ارزیابی ضمن مشارکتپذیری و کاهش تصدیگری غیرضرور در بعد اجرا با رعایت اصل عدالت.
29ـ آیندهپژوهی و پایش تحولات مؤثر بر تعلیم و تربیت رسمی عمومی به منظور ایفای نقش فعال در مواجهه با چالشهای پیش رو در عرصههای مختلف.
30ـ جامعیت، یکپارچگی و توجه متوازن به ساحتهای تعلیم و تربیت.
* فصل دوم
بیانیه مأموریت
وزارت آموزش و پرورش مهمترین نهاد تعلیم و تربیت رسمی عمومی، متولی فرآیند تعلیم و تربیت در همه ساحتهای تعلیم و تربیت، قوام بخش فرهنگ عمومی و تعالیبخش جامعه اسلامی براساس نظام معیار اسلامی، با مشارکت خانواده، نهادها و سازمانهای دولتی و غیردولتی است. این نهاد مأموریت دارد با تأکید بر شایستگیهای پایه، زمینه دستیابی دانشآموزان در سنین لازم التعلیم طی 12 پایه (چهار دوره تحصیلی سه ساله) تحصیلی به مراتبی از حیات طیبه در ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی و جهانی را به صورت نظاممند، همگانی، عادلانه و الزامی در ساختاری کارآمد و اثربخش فراهم سازد. انجام این مهم نقش زیرساختی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی خواهد داشت.
* فصل سوم
چشمانداز
نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی در افق 1404، با اتکاء به قدرت لایزال الهی، مبتنی بر نظام معیار اسلامی، فرهنگ و تمدن اسلامی ـ ایرانی و قوام بخش آنها و زمینهساز جامعه جهانی عدل مهدوی و برخوردار از توانمندیهای تربیتی ممتاز در طراز جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه، الهامبخش و دارای تعامل سازنده و مؤثر با نظامهای تعلیم و تربیتی در سطح جهان، توانمند در زمینهسازی برای شکوفایی فطرت و استعدادها و شکلگیری هویت یکپارچه اسلامی، انقلابی ـ ایرانی دانشآموزان با توجه به هویت اختصاصی آنان؛ کارآمد، اثربخش، یادگیرنده، عدالتمحور و مشارکتجو، برخودار از مربیان و مدیران مؤمن آراسته به فضائل اخلاق اسلامی عامل به عمل صالح، تعالیجو و تحولآفرین، انقلابی، آیندهنگر، عاقل، متعهد، امین، بصیر، حقشناس.
1ـ3 مدرسه در افق چشمانداز 1404
برپایه این چشمانداز، مدرسه جلوهای است از تحقق مراتب حیات طیبه، کانون عرضه خدمات و فرصتهای تعلیم و تربیتی، زمینهساز درک و اصلاح موقعیت توسط دانشآموزان و تکوین و تعالی پیوسته هویت آنان براساس نظام معیار اسلامی، در چارچوب فلسفه و رهنامه نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران که دارای ویژگیهای زیر است:
ـ تجلی بخش فرهنگ غنی اسلامی، انقلابی در روابط و مناسبات با خالق، جهان خلقت، خود و دیگران «به ویژه تکلیفگرایی، مسئولیتپذیری، کرامت نفس، امانتداری، خودباوری، کارآمدی، کارآفرینی، پرهیز از اسراف و وابستگی به دنیا، همدلی، احترام، اعتماد، وقتشناسی، نظم، جدیت، ایثارگری، قانونگرایی، نقادی و نوآوری، استکبارستیزی، دفاع از محرومان و مستضعفان و ارزشهای انقلاب اسلامی».
ـ نقطه اتکای دولت و ملت در رشد، تعالی و پیشرفت کشور و کانون تربیت محله.
ـ برخوردار از قدرت تصمیمگیری و برنامهریزی در حوزههای عملیاتی در چارچوب سیاستهای محلی، منطقهای و ملی.
ـ نقشآفرین در انتخاب آگاهانه، عقلانی، مسئولانه و اختیاری فرآیند زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی دانشآموزان براساس نظام معیار اسلامی.
ـ دارای ظرفیت پذیرش تفاوتهای فردی، کشف و هدایت استعدادهای متنوع فطری و پاسخگویی به نیازها، علائق و رغبت دانشآموزان در راستای مصالح و چارچوب نظام معیار اسلامی.
ـ یادگیرنده، کمالجو، خواستار تعالی مستمر فرصتهای تربیتی، تسهیلکننده هدایت، یادگیری و تدارک بیننده خودجوش ظرفیتهای جدید در خدمت تعلیم و تربیت.
ـ خودارزیاب، مسئول و پاسخگو نسبت به نظارت و ارزیابی بیرونی.
ـ تأمینکننده نیازهای فردی و اجتماعی و محیط اخلاقی، علمی، امن، سالم، بانشاط، مهرورز و برخوردار از هویت جمعی.
ـ برخوردار از مربیان دارای فضائل اخلاقی و شایستگیهای حرفهای با هویت یکپارچه توحیدی براساس نظام معیار اسلامی.
ـ مبتنی بر رویکرد مدیریتی نقدپذیر، مشارکتجو.
ـ متکی بر ارکان تعلیم و تربیت و بهرهمند از ظرفیت عوامل سهیم و مؤثر و مبتنی بر مشارکت ذینفعان با تأکید بر مربیان، دانشآموزان و خانواده.
ـ برخوردار از بهره فناوری آموزشی در سطح معیار؛ با توجه به طیف منابع و رسانههای یادگیری (شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات).
ـ دارای ظرفیت تصمیمسازی برای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
ـ دارای تعامل اثربخش با مساجد و دیگر نهادها، مراکز مذهبی و کانونهای محلی نظیر فرهنگسرا، کتابخانههای عمومی و برخوردار از ارتباط مستمر و مؤثر با عالمان دینی، صاحبنظران و متخصصان.
ـ دارای پیوند مؤثر با موضوعات و مسائل جامعه در مقیاس محلی، منطقهای و ملی با حضور فعال در حیات اجتماعی.
* فصل چهارم
هدفهای کلان
1ـ تربیت انسانی موحد و مؤمن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسئولیتها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت، حقیقتجو و عاقل، عدالتخواه و صلحجو، ظلمستیز، جهادگر، شجاع و ایثارگر و وطندوست، مهرورز، جمعگرا و جهانیاندیش، ولایتمدار و منتظر و تلاشگر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی، با اراده و امیدوار، خودباور و دارای عزت نفس، امانتدار، دانا و توانا، پاکدامن و با حیاء، انتخابگر و آزادمنش، متعلق به اخلاق اسلامی، خلاق و کارآفرین و مقتصد و ماهر، سالم و بانشاط، قانونمدار و نظمپذیر و آماده ورود به زندگی شایسته فردی، خانوادگی و اجتماعی براساس نظام معیار اسلامی.
2ـ ارتقای نقش نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی و خانواده در رشد و تعالی کشور، بسط و اعتلای فرهنگ عمومی و زمینهسازی برای اقتدار و مرجعیت علمی و تکوین تمدن اسلامی ـ ایرانی در راستای تحقق جامعه جهانی عدل مهدوی با تأکید بر تعمیق معرفت و بصیرت دینی و سیاسی، التزام به ارزشهای اخلاقی، وفاداری به نظام جمهوری اسلامی ایران، اعتقاد و التزام عملی به اصل ولایت مطلقه فقیه و مردمسالاری دینی، تحکیم وحدت ملی، تقویت روحیه علمی، رعایت حقوق و مسئولیتهای اجتماعی، ارتقای آداب و آیین زندگی متعالی، بهداشتی و زیستمحیطی.
3ـ گسترش و تأمین همهجانبه عدالت آموزشی و تربیتی.
4ـ برقراری نظام اثر بخش و کارآمد مدیریت و مدیریت منابع انسانی براساس نظام معیار اسلامی.
5ـ افزایش مشارکت و اثربخشی همگانی به ویژه خانواده در تعالی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
6ـ بهسازی و تحول در نظام برنامهریزی آموزشی و درسی، مالی و اداری و زیرساختهای کالبدی.
7ـ ارتقای اثربخشی و افزایش کارایی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
8ـ کسب موقعیت نخست تربیتی در منطقه و جهان اسلام و ارتقای فزاینده جایگاه تعلیم و تربیتی ایران در سطح جهانی.
* فصل پنجم
راهبردهای کلان
1ـ استقرار نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی براساس مبانی نظری و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی (تمام هدفهای کلان).
2ـ نهادینه کردن نگاه یکپارچه به فرآیند تعلیم و تربیت با رویکرد تعالیبخشی در کلیه مؤلفههای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی (هدفهای کلان 1، 2، 4، 5 و 6).
3ـ ابتناء فرایند طراحی، تدوین و اجرای اسناد تحولی زیر نظامها (شامل برنامه درسی ملی، تربیت معلم و تأمین منابع انسانی، راهبری و مدیریت، تأمین و تخصیص منابع مالی، تأمین فضا، تجهیزات و فناوری ـ پژوهش و ارزشیابی) و برنامههای کوتاهمدت و میانمدت بر مبانی نظری و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و مفاد سند تحول راهبردی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی (هدفهای کلان 1، 4، 3، 2، 6، 5).
4ـ توسعه و نهادینه کردن عدالت آموزشی و تربیتی در مناطق مختلف کشور و تقویت آموزش و پرورش مناطق مرزی با تأکید بر توانمندسازی معلمان و دانشآموزان این مناطق با تمرکز بر کیفیت فرصتهای تربیتی هماهنگ با نظام معیار اسلامی (هدف کلان، 5، 4، 3).
5ـ تقویت و نهادینهسازی مشارکت اثربخش و مسئولیتپذیری مردم، خانواده و نهادهای اقتصادی، مدیریت شهری و روستایی و بنیادهای عامالمنفعه در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی (هدفهای کلان، 5، 2، 3 و 7).
6ـ گسترش و تعمیق فرهنگ پژوهش و ارزشیابی، خلاقیت و نوآوری، نظریهپردازی و مستندسازی تجربیات علمی ـ تربیتی بومی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی (هدفهای کلان 2، 1، 4 و 8).
7ـ بهرهمندی هوشمندانه از فناوریهای نوین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی مبتنی بر نظام معیار اسلامی (هدفهای کلان، 3، 2، 1، 5 و 7).
8ـ تعامل اثربخش و فعال نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی با سایر نهادها و دستگاههای مرتبط به ویژه نهاد خانواده و رسانه با تأکید بر کاهش مرزهای تعلیم و تربیت رسمی و غیررسمی (هدفهای کلان، 7 و 4، 1، 2).
9ـ استقرار نظام مدیریت اثربخش، کارآمد، مسئولیتپذیر و پاسخگو و بسترسازی برای استقرار نظام کارآمد منابع و مصارف در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی (هدفهای کلان 2، 6، 4 و 7).
10ـ ارتقای جایگاه نظام تعلیم و تربیت کشور به عنوان مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی و مولد سرمایه اجتماعی و اعمال سیاستهای مصوب و هدایت و نظارت بر آن، از پیش دبستانی تا دانشگاه به عنوان امر حاکمیتی با توسعه مشارکت همگانی (هدف کلان 2،4 و 5).
11ـ ارتقاء معرفت و بصیرت دینی، انقلابی و سیاسی برای رشد و تعالی معنوی و اخلاقی معلمان و دانشآموزان و مشارکت برای ارتقاء معنوی خانواده (هدفهای کلان 5 و 4، 2، 1).
12ـ بازنگری و بازسازی ساختارها و رویهها در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی (هدفهای کلان 1، 2، 3، 5، 6 و 7).
13ـ توسعه مستمر شایستگیها و توانمندیهای اعتقادی، تربیتی، علمی و حرفهای فرهنگیان (هدفهای کلان 7 و 6، 5، 4).
14ـ توسعه ظرفیتها و توانمندیهای آموزشی و پرورشی برای حضور فعال و سازنده در صحنههای بینالمللی و منطقهای در راستای تحقق اهداف و مأموریتهای مندرج در قانون اساسی و سند چشمانداز و سیاستهای کلی مقام معظم رهبری و برنامههای پنج ساله (هدفهای 7، 8، 2).
15ـ ارتقای جایگاه علم و علمآموزی به عنوان عاملی مؤثر در دستیابی به حیات طیبه با تأکید بر حیثیت کاشفیت و مطلوبیت علم (هدفهای کلان، 7، 2، 1 و 8).
* فصل ششم
هدفهای عملیاتی و راهکارها
هدفهای عملیاتی و راهکارهای ذیل آنها، لزوماً از تناظر یک به یک با هدفهای کلان برخوردار نیستند. از اینرو، برخی هدفهای عملیاتی و نیز راهکارهای ذیل یک هدف کلان، ممکن است با کلان دیگری نیز مرتبط باشند. با توجه به اینگونه ارتباطها، هر راهکار، برای هدفی که ذیل آن آمده است، جنبه اصلی و برای برخی هدفهای دیگر جنبه مکمل دارد. به هنگام عملیاتی کردن احکام این سند، لازم است در تدوین برنامههای میانمدت و کوتاهمدت اینگونه پیوستگیها مورد توجه قرار گیرد.
1ـ پرورش تربیت یافتگانی که:
ـ دین اسلام را حق دانسته و آن را به عنوان نظام معیار میشناسند و به آن باور دارند و آگاهانه و آزادانه و شجاعانه و فداکارانه برای تکوین تعالی اخلاق خود و دستیابی به مرتبهای از حیات طیبه و استقرار حکومت عدل جهانی مهدوی از آن تبعیت مینمایند و به رعایت احکام و مناسک دین و موازین اخلاقی مقید هستند.
ـ از دانشهای پایه و عمومی سازگار با نظام معیار اسلامی، همچنین از توان تفکر، درک و کشف پدیدهها و رویدادها به عنوان آیات الهی و تجلی فاعلیت خداوند در خلقت و نیز، دانش، بینش و مهارتها و روحیه مواجهه علمی و خلاق با مسائل فردی و خانوادگی و اجتماعی برخوردارند.
ـ با درک مفاهیم اجتماعی و سیاسی و «احترام به قانون» و اندیشهورزی در آنها، شایستگی رویارویی مسئولانه و خردمندانه با تحولات اجتماعی و سیاسی را کسب میکنند و با رعایت وحدت و تفاهم ملی، در دفاع از عزت و اقتدار ملی میکوشند و با روحیه مسئولیتپذیری و تعالیخواهی و برخوردار از مهارتهای ارتباطی، در حیات خانوادگی و اجتماعی (در سطوح محلی تا جهانی) با رعایت اصول برگرفته از نظام معیار اسلامی، مشارکت موثر دارند.
ـ با درک مفاهیم اقتصادی در چارچوب نظام معیار اسلامی از طریق کار و تلاش و روحیه انقلابی و جهادی، کارآفرینی، قناعت و انضباط مالی، مصرف بهینه و دوری از اسراف و تبذیر و با رعایت وجدان، عدالت و انصاف در روابط با دیگران در فعالیتهای اقتصادی در مقیاس خانوادگی، ملی و جهانی مشارکت مینمایند.
ـ دارای حداقل یک مهارت مفید برای تأمین معاش حلال باشند به گونهای که در صورت جدایی از نظام رسمی تعلیم و تربیت در هر مرحله، توانایی تأمین زندگی خود و اداره خانواده را داشته باشند.
ـ با درک مفاهیم بهداشت فردی و اجتماعی و مسائل زیست بوم طبیعی و شهری به منزله امانات الهی، شایستگی حفظ و ارتقای سلامت فردی و بهداشت محیطی را کسب میکنند و با ورزش و تفریحات سالم فردی و گروهی به نیازهای جسمی و روانی خود و جامعه براساس اصول برگرفته از نظام معیار اسلامی، پاسخ میدهند.
ـ با قدر شناسی و درک زیباشناسانه آفرینش الهی و مصنوعات هنرمندانه بشری، درک مفاهیم فرهنگی و میانفرهنگی و بهرهگیری از قدرت تخیل، توانمندیهای لازم در خلق آثار فرهنگی و هنری را به دست میآورند و برای حفظ و تعالی میراث فرهنگی، تمدنی و هنری در سطح ملی و جهانی براساس نظام معیار اسلامی میکوشند (هدف کلان 1، 4، 5 ، 2 و 8).
راهکار 1/1- طراحی، تدوین و اجرای برنامه درس ملی براساس اسناد تحول راهبردی و باز تولید برنامههای درسی موجود با تأکید بر:
الف) متناسبسازی حجم و محتوی کتب درسی و ساعات و روزهای آموزشی با توانمندیها و ویژگیهای دانشآموزان.
ب) حاکمیت رویکرد فرهنگی ـ تربیتی در تولید محتوی و تقویت شایستگیهای پایه دانشآموزان.
ج) بهرهمندی فزونتر از روشهای فعال، خلاق و تعالیبخش
د) بهرهگیری از تجهیزات و فناوریهای نوین آموزشی و تربیتی در راستای اهداف.
هـ) توجه بیشتر به تفاوتهای فردی به ویژه هویت جنسیتی دانشآموزان و تفاوتهای شهری و روستایی
راهکار 2/1ـ تدوین برنامههای عملیاتی لازم در راستای ترویج، تقویت مستمر و تحکیم فضایل اخلاقی در محیطهای تربیتی با استفاده از تمام ظرفیتهای آموزشی و تربیتی با تأکید بر اولویت کرامت و عزتنفس و شجاعت، حیا و عفت، صداقت، مسئولیتپذیری و نظم در تمام دورههای تحصیلی.
راهکار 3/1ـ توسعه فرهنگ اقامه نماز و اهتمام به برپایی نماز جماعت در مدرسه و تقویت انس با قرآن در دانشآموزان و توسعه فرهنگ و سواد قرآنی با اصلاح برنامهها و توانمندسازی معلمان در راستای تقویت مهارت روخوانی و روانخوانی در دوره ابتدایی، آشنایی با مفاهیم کلیدی قرآن در دوره متوسطه اول و آموزش معارف قرآنی در متوسطه دوم براساس منشور توسعه فرهنگ قرآنی.
راهکار 4/1ـ ایجاد سازوکارهای ترویج و نهادینهسازی فرهنگ ولایتمداری تولی و تبرّی، امر به معروف و نهی از منکر، روحیه جهادی و انتظار «زمینهسازی برای استقرار دولت عدل مهدوی (عج)» با تأکید بر بهرهگیری از ظرفیت حوزههای علمیه و نقش الگویی معلمان و اصلاح روشها.
راهکار 5/1ـ ارائه آموزش زبان خارجی در چارچوب بخش انتخابی (نیمه تجویزی) برنامه درسی، با رعایت اصل تثبیت و تقویت هویت اسلامی ـ ایرانی.
راهکار 6/1ـ گسترش و تنوع دادن به حِرَف و مهارتهای مورد نیاز جامعه و تعلیم متناسب و برنامهریزی شده آن در همه دورههای تحصیلی و برای همه دانشآموزان.
راهکار 7/1ـ ایجاد سازوکار برای تقویت انسجام اجتماعی و وحدت ملی و احیاء هویت افتخارآمیز اسلامی ـ ایرانی در دانشآموزان و معلمان با تأکید بر آموزش و اجرای سرود ملی به اهتزاز درآوردن پرچم جمهوری اسلامی ایران در تمام مدارس.
2- تعمیق تربیت و آداب اسلامی، تقویت اعتقاد و التزام به ارزشهای انقلاب اسلامی (1، 2 و 8)
راهکار 1/2- بازنگری و اصلاح برنامههای درسی مبتنی بر رویکرد فرهنگی ـ تربیتی و تقویت و توسعه جنبههای تربیتی و اخلاقی آنها به منظور فراهم آوردن زمینه تربیت پذیری دانشآموزان براساس فرهنگ اسلامی ـ ایرانی.
راهکار 2/2ـ تعمیق تقوای الهی و مهارت خویشتنداری، انتخابگری درست و تعالیبخش مستمر دانشآموزان با استفاده از فرصت ایامالله، برگزاری مراسم آگاهیبخش و نشاطانگیز در اعیاد و وفیات، حضور فعال و مشارکت دانشآموزان در محافل، مجالس و اماکن مذهبی و تقویت انس با دعا و توسل.
راهکار 3/2ـ تقویت شایستگیهای اعتقادی، اخلاقی و حرفهای مدیران و معلمان و تحکیم نقش الگویی آنان و فراهم آوردن سازوکارهای اجرایی برای مشارکت فعال و موثر ایشان در برنامههای تربیتی و فعالیتهای پرورشی مدارس و واگذاری مسئولیت کلان تربیتی مدرسه به مدیران مدارس.
راهکار 4/2ـ تقویت ایمان، بصیرت دینی و باور به ارزشهای انقلاب اسلامی و توانمندسازی مربیان و دانشآموزان برای وفاداری و حمایت آگاهانه از این ارزشها و مواجهه هوشمندانه با توطئههای دشمنان با استفاده از ظرفیت برنامههای آموزشی و تربیتی آموزش و پرورش و مشارکت خانواده و سایر نهادها و دستگاهها به ویژه حوزههای علمیه و حضور فعال و سازمان یافته دانشآموزان و مدارس در برنامههای سیاسی و اجتماعی و انقلابی.
راهکار 5/2ـ ایجاد سازوکارهای لازم برای تقویت آداب و سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی، در تمام ساحتهای تعلیم و تربیت به عنوان رویکرد حاکم در فرایند طراحی، تدوین و اجرای برنامههای درسی و آموزشی.
راهکار 6/2ـ طبقهبندی و متناسب سازی مقولات و موضوعات تربیتی و اخلاقی با مراحل رشد و ویژگیهای دانشآموزان و اهداف نیازهای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی و جامعه.
راهکار 7/2ـ استانداردسازی و تدوین شاخصهای کیفی برای ارزیابی فعالیتهای فرهنگی و تربیتی مدارس.
راهکار 8/2ـ استفاده از ظرفیت برنامههای درسی، منابع آموزشی، شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات، کتابخانه، فرصت اردوها و فعالیتهای برون مدرسه به ویژه مساجد و کانونهای مذهبی برای تقویت معرفت و باور به معارف الهی به ویژه اعتقاد به توحید و معاد و ولایت و انتظار با رویکرد قرآنی، روایی و عقلانی در دانشآموزان.
3- ترویج و تعمیق فرهنگ حیا، عفاف و حجاب متناسب با قابلیتها و ظرفیتهای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی (1 و 2)
راهکار 1/3ـ بازنگری و بازتولید برنامهها و محتوای آموزشی و روشهای تربیتی برای درونیسازی و تعمیق و ترویج فرهنگ حیا، عفاف و حجاب.
راهکار 2/3ـ اتخاذ تدابیر مناسب جهت جذب، تربیت و بکارگیری نیروی انسانی شایسته و متعهد و عامل به رعایت حیا، عفاف و پوشش مناسب در کلیه مراکز اداری و آموزشی.
راهکار 3/3ـ جلب مشارکت سازنده و اثربخش خانوادهها در حفظ، تعمیق و اشاعه حیا، عفاف و پوشش دانشآموزان.
راهکار 4/3ـ ایجاد سازوکارهای لازم برای هماهنگی رسانهها و تولید کنندگان کتب و مواد آموزشی، لوازمالتحریر و تجهیزات آموزشی و تربیتی در جهت ترویج فرهنگ حیا، عفاف و حجاب مناسب در دانشآموزان.
راهکار 5/3ـ طراحی و ارائه الگوی لباس و پوشش مناسب، متنوع، زیبا و آراسته مبتنی بر فرهنگ اسلامی ـ ایرانی برای مربیان و دانشآموزان پسر و دختر در راستای تقویت هویت اسلامی ـ ایرانی.
راهکار 6/3ـ برنامهریزی به منظور اقناع فکری دانشآموزان برای پذیرش قلبی و درونی حیا، عفاف، حجاب و عمل به آن با تبیین دیدگاه اسلام.
راهکار 7/3ـ ارائه خدمات مشاورهای ـ تربیتی در کلیه سطوح تحصیلی برای افزایش سلامت جسمی و روحی دانشآموزان.
4- تقویت بنیان خانواده و کمک به افزایش سطح تواناییها و مهارتهای خانواده در ایفای نقش تربیتی متناسب با اقتضائات جامعه اسلامی (2 و 5)
راهکار 1/4ـ آموزش و ارتقاء مدیریت خانواده در استفاده مناسب از ابزار رسانه در محیط خانواده همسو با اهداف نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
راهکار 2/4ـ تدوین اصول راهنما و پودمانهای آموزشی برای تبیین نقش مدرسه، رسانهها و خانواده در تامین پیشنیازهای ورود کودک به مدرسه و ایجاد سازوکارهای لازم برای هماهنگی و همسویی آنها با هم و با اهداف نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
راهکار 3/4ـ تدوین برنامه جامع مشارکت خانواده و نهادهای تربیتی و آموزشی برای تقویت فرهنگ تربیتی خانوادهها و تحقق شایستگیهای پایه دانشآموزان.
راهکار 4/4ـ افزایش میزان مشارکت خانوادهها در فعالیتهای آموزشی و تربیتی مدرسه، برگزاری دورههای آموزشی اثربخش، ارائه خدمات مشاورهای به خانوادههای آسیبپذیر و آسیبزا برای همسوسازی اهداف و روشهای تربیتی خانواده و مدرسه.
راهکار 5/4ـ اضافه نمودن درس مدیریت و سلوک مناسب خانواده به جدول برنامه درسی دوره متوسطه در تمامی رشتهها و برای تمام دانشآموزان.
راهکار 6/4ـ تهیه و تدوین محتوای آموزشی برای دانشآموزان جهت آشنایی با ویژگیها، نیازها و وظایف خانواده در چارچوب ارزشها و معیارهای اسلامی.
5- تأمین و بسط عدالت در برخورداری از فرصتهای تعلیم و تربیت با کیفیت مناسب با توجه به تفاوتها و ویژگیهای دختران و پسران و مناطق مختلف کشور (3، 5 و 7)
راهکار 1/5 ـ تعمیم دوره پیشدبستانی به ویژه در مناطق محروم و نیازمند حتیالامکان با مشارکت بخش غیردولتی با تأکید بر آموزشهای قرآنی و تربیت بدنی و اجتماعی.
راهکار 2/5 ـ برنامهریزی و تمهید مقدمات برای پوشش کامل دوره آموزش عمومی و برخودار از کیفیت مناسب در تمام مناطق کشور.
راهکار 3/5 ـ توانمندسازی دانشآموزان ساکن در مناطق محروم، روستاها، حاشیه شهرها، عشایر کوچنشین و همچنین مناطق دوزبانه با نیازهای ویژه، با تأکید بر ایجاد فرصتهای آموزشی متنوع و با کیفیت.
راهکار 4/5 ـ اولویتبخشی به تأمین و تخصیص منابع، تربیت نیروی انسانی کارآمد، تدوین برنامه برای رشد، توانمندسازی و مهارتآموزی، ادامه تحصیل و حمایت مادی و معنوی دانشآموزان مناطق محروم و مرزی.
راهکار 5/5 ـ اختصاص حداقل 10 درصد و حداکثر 20 درصد از برنامههای آموزشی به معرفی حرفهها، هنرها، جغرافیا، آیین و رسوم و نیازها و شرایط اقلیمی و جغرافیایی استانها به ویژه مناطق روستایی و عشاری با رعایت استانداردهای ارتقای کیفیت و تقویت هویت اسلامی ـ ایرانی دانشآموزان در چارچوب ایجاد کارآمدی و تقویت هویت ملی.
راهکار 6/5 ـ طراحی و تدوین برنامه آموزشی متناسب با نیازها و نقشهای دختران و پسران.
راهکار 7/5 ـ طراحی و تدوین برنامه تعلیم و تربیت انعطافپذیر، متناسب با ویژگیهای شخصیتی و محیطی استعدادهای گوناگون دانشآموزان به منظور شکوفایی استعدادهای خاص و افزایش کارآمدی و مفید بودن آنها.
راهکار 8/5 ـ ساماندهی و بکارگیری بهینه و اثربخش منابع انسانی و توزیع عادلانه آن در سراسر کشور.
6- تنوعبخشی به محیطهای یادگیری در فرایند تعلیم و تربیت رسمی عمومی (1، 3 و 8)
راهکار 1/6 ـ ایجاد، توسعه و غنیسازی واحد اطلاعات و منابع آموزش و پرورش در سطح مدرسه (از قبیل کتابخانه، آزمایشگاه و کارگاه، شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات).
راهکار 2/6ـ تقویت و توسعه تعاملات نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی با جامعه و سایر دستگاهها و نهادها از طریق گسترش ساختار تلفیقی و مسئله محور در ضمن طراحی و اجرای برنامههای درسی.
راهکار 3/6ـ ایجاد موزه و نمایشگاه علم و فناوری در هر یک از شهرستانها تا پایان برنامه ششم توسعه کشور، به منظور فراهم آوردن زمینه مشاهده و تجربه فزونتر دانشآموزان و عینیتر کردن محتوای آموزشی کتب درسی.
راهکار 4/6ـ ساماندهی و مدیریت بر فعالیتهای موسسات و آموزشگاههای آزاد وابسته به وزارت آموزش و پرورش، بازنگری و بازتولید محتوای برنامههای آموزشی آنها همسو با اهداف و برنامههای تحولی آموزش و پرورش و نظارت و ارزیابی مستمر بر عملکرد آنها و هماهنگی و همکاری با دستگاههای ذیربط برای ایجاد همسویی سایر آموزشگاههای آزاد با اهداف برنامههای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
راهکار 5/6ـ تنظیم و اجرای برنامه جامع کارآفرینی و مهارت آموزی برای تمام دورههای تحصیلی به ویژه دانشآموزان دوره متوسطه تا پایان برنامه پنجم توسعه در برنامه درسی و آموزشی.
راهکار 6/6ـ ایجاد شبکهای از محیطهای یادگیری مانند پژوهشسراها، اردوگاهها، خانههای فرهنگ، کتابخانههای عمومی، نمایشگاهها و موزههای تخصصی علوم و فناوری، مراکز کارآفرینی، ورزشگاهها و سایر مراکز مشابه و برقراری تعامل اثربخش مدارس با این محیطها، با رعایت اصل غنیسازی محیط مدرسه با همکاری سایر دستگاهها.
7ـ افزایش نقش مدرسه به عنوان یکی از کانونهای پیشرفت محلی، به ویژه در ابعاد فرهنگی ـ اجتماعی (2، 1، 5 و 7)
راهکار 1/7ـ فراهم آوردن زمینههای لازم برای نقشآفرینی مدرسه به عنوان کانون کسب تجربیات تربیتی محله و جلوهای از جامعه اسلامی و حیات طیبه با تفویض اختیار و مسئولیت به آن و استانداردسازی تمام مولفهها و عوامل درون مدرسهای.
راهکار 2/7ـ نهادینهسازی و تقویت همکاری مدرسه با مراکز فرهنگی و علمی محله به ویژه مسجد و کانونهای مذهبی و حوزههای علمیه و مشارکت فعال مدیران، معلمان و دانشآموزان در برنامههای مرتبط محله و نیز حضور نظاممند و اثربخش روحانیون توانمند و مبلغان مذهبی با تجربه در مدرسه.
راهکار 3/7ـ برقراری ارتباط سازمان یافته مراکز علمی ـ پژوهشی با نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی در سطح ملی و منطقهای و بهرهمندی از پشتیبانی علمی و تخصصی حوزههای علمیه و موسسات آموزش عالی و مراکز آموزش فنی و حرفهای به ویژه دانشکدههای علوم قرآنی، علوم تربیتی و روانشناسی در مدارس.
8- افزایش مشارکت نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی و مدرسه و معلمان و دانشآموزان در رشد و تعالی کشور در عرصههای دینی، فرهنگی، اجتماعی در سطح محلی و ملی به عنوان نهاد مولد سرمایه انسانی، فرهنگی، اجتماعی و معنوی (5، 2 و 7)
راهکار 1/8 ـ اصلاح، ارتقاء و تغییر نگرش به آموزش و پرورش به عنوان سازمان فراگیر و نیروی اثرگذار در خدمت اهداف رشد و تعالی کشور به ویژه اهداف فرهنگی و اجتماعی.
راهکار 2/8 ـ ایجاد سازوکارهای لازم برای تقویت جایگاه و منزلت فرهنگی و اجتماعی معلمان.
راهکار 3/8 ـ بسترسازی برای حضور فعال دانشآموزان در تشکلهای رسمی و قانونی مرتبط با اتکا به ظرفیتهای درون و برون آموزش و پرورش از قبیل بسیج دانشآموزی، کانونهای علمی و فرهنگی و انجمن اسلامی دانشآموزان.
راهکار 4/8 ـ فراهم آوردن سازوکارهای قانونی برای حضور فعال و موثر مسئولین نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی در نهادهای سیاستگذار و تصمیمساز فرادستی به عنوان یکی از ارکان تعالی و پیشرفت همه جانبه و پایدار کشور.
راهکار 5/8 ـ تبیین دستاوردهای علمی و فنی و تمدن اسلامی ـ ایرانی در برنامههای درسی و آموزشی و تقویت باور و روحیه مسئولیتپذیری دانشآموزان برای تحقق تمدن نوین اسلامی در راستای دستیابی به جامعه عدل مهدوی.
راهکار 6/8 ـ تقویت شایستگیهای حرفهای و اعتقادی مدیران و معلمان و فراهم آوردن ساز و کارهای اجرایی برای مشارکت فعال و موثر ایشان در برنامههای تربیتی و فعالیتهای پرورشی مدارس.
راهکار 7/8 ـ تأکید بر معلم محوری در رابطه معلم و دانشآموز در عرصه تعلیم و تربیت و جلوگیری از اجرای هر سیاسیت و برنامه نظری و عملی که این محوریت را مخدوش نماید.
راهکار 8/8 ـ مشارکت فعال آموزش و پرورش در مواجهه با نیازهای فوری و عمومی جامعه از قبیل شیوع بیماریهای فراگیر، زلزله، رفع بیسوادی، حاکمیت قوانین و مقررات، حفظ و پاکیزگی محیط زیست، خدمت به محرومین، حرکتهای خیرخواهانه مردمی و انقلابی از طریق برگزاری دورهها، اردوهای آموزشی و توجیهی برای آمادهسازی مربیان و دانشآموزان.
راهکار 9/8 ـ تعامل اثربخش با مراکز فرهنگی و اجتماعی و استفاده از ظرفیت رسانهها ـ به ویژه رسانه ملی ـ برای تبیین جایگاه نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی در تولید سرمایه اجتماعی و فرهنگی و جلوگیری از کوچکانگاری نقش آن در سرنوشت آینده کشور از منظر معارف اسلامی.
9ـ جلب مشارکت ارکان سهیم و موثر و بخش عمومی و غیردولتی در تعلیم و تربیت رسمی عمومی (5، 2 و 7)
راهکار 1/9ـ ایجاد تسهیلات قانونی و سازوکارهای تشویقی و انگیزشی لازم اعم از مادی و معنوی، برای بسط فرهنگ نیکوکاری و تعاون، مشارکت پذیری و مشارکت جویی در جامعه و در بین دانشآموزان با الهام از آموزههای دینی با تأکید بر استفاده مناسب از ظرفیت کتابهای درسی، مجلات و رسانههای آموزشی و برگزاری اردوهای جهادی.
راهکار 2/9ـ ایجاد سازوکارهای مناسب برای حفظ و ارتقای مستمر سطح مشارکت واقفین و خیرین مدرسهساز از قبیل نامگذاری مدارس به نام ایشان، مشارکت آنان در مدیریت مدارس خیرساز، مشارکت دولت در تأمین هزینههای این مدارس.
راهکار 3/9ـ توسعه مشارکت بخشهای دولتی و غیردولتی در انجام امور به تولید، چاپ و توزیع مواد و منابع آموزشی در چارچوب سیاستهای آموزش و پرورش با تأکید بر سیاست تولید بستههای آموزشی و سیاست چند تألیفی در کتابهای درسی.
راهکار 4/9ـ تقویت و گسترش مدارس غیردولتی با اصلاح و بازنگری قوانین و مقررات موجود.
10ـ ارتقاء منزلت اجتماعی و جایگاه حرفهای منابع انسانی با تأکید بر نقش الگویی و جایگاه معلم (4و 2)
راهکار 1/10- برنامهریزی و به کارگیری امکانات و فرصتهای اجتماعی برای اعتلای فرهنگ عمومی در تکریم و پاسداشت مقام معلم با تاکید بر استفاده از ظرفیت رسانه ملی
راهکار 2/10- استقرار نظام سنجش صلاحیتهای عمومی، تخصصی و حرفهای، تعیین ملاکهای ارزیابی و ارتقای مرتبه (نظام رتبهبندی) علمی و تربیتی معلمان و تقویت انگیزه ارتقاء شغلی در آنان براساس نظام معیار اسلامی.
راهکار 3/10- اصلاح قوانین و مقررات موجود استخدامی، مالی و اداری متناسب با حرفههای تخصصی، با مشارکت دستگاههای ذیربط.
راهکار 4/10- طراحی و استقرار نظام خاص بازنشستگی فرهنگیان برای بهرهمندی فرونتر از تجارب مفید آنان.
11- بازمهندسی سیاستها و باز تنظیم اصول حاکم بر برنامه درسی تربیت معلم با تأکید بر کارورزی و انطباق سطح شایستگیهای حرفهای معلمان در سطح ملی و جهانی با مقتضیات الگوی برنامه درسی در نظام تعلیم و تربیت و طراحی سیاستهای مناسب برای ارتقای شیوههای جذب، تربیت و نگهداشت معلمان در آموزش و پرورش (7، 4، 2، 1 و 8)
راهکار 1/11ـ استقرار نظام ملی تربیت معلم و راهاندازی دانشگاه ویژه فرهنگیان با رویکرد آموزش تخصصی و حرفهای تربیت محور توسط وزارت آموزش و پرورش با همکاری دستگاههای ذیربط.
راهکار 2/11ـ طراحی و ارتقای نظام تربیت حرفهای معلمان در آموزش و پرورش با تأکید بر حفظ تعامل مستمر دانشجو، معلمان با مدارس و نهادهای علمی و پژوهشی در طی این دوره و فراهم آوردن امکان کسب تجربیات واقعی از کلاس درس و محیطهای آموزشی.
راهکار 3/11ـ ایجاد سازوکارهای لازم برای جذب و نگهداشت استعدادهای برتر و برخوردار از صلاحیتهای دینی، اخلاقی، انقلابی و شخصیتی به رشتههای تربیت معلم با تأکید بر تقویت انگیزههای معنوی و مادی معلمان از قبیل برقراری حقوق و دستمزد در دوران تحصیل، ارتقای سطح آموزشی و تجهیزاتی مراکز ذیربط، ایجاد نظام بازآموزی مستمر علمی و تسهیل در ادامه تحصیل با توجه به رتبهبندی معلمان.
راهکار 4/11ـ ایجاد نظام ارزیابی صلاحیت معلمان شامل شایستگیهای اخلاقی، اعتقادی، انقلابی، حرفهای و تخصصی و ارزشیابی متناسب با مبانی و اهداف سند تحول راهبردی.
راهکار 5/11ـ ایجاد انعطاف در برنامههای درسی تربیت معلم متناسب با تحولات علمی و نیازهای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی با تأکید بر رویکرد تلفیقی و به روزرسانی توانمندیهای تربیتی و تخصصی معلمان.
راهکار 6/11ـ استقرار سازوکارهای ارتقای توانمندیهای معلمان برای مشارکت موثر آنان در برنامهریزی درسی در سطح مدرسه، به ویژه سازوکارهایی که به تقویت هویت حرفهای آنان میانجامد.
راهکار 7/11ـ توسعه زمینه پژوهشگری و افزایش توانمندیهای حرفهای به شکل فردی و گروهی میان معلمان و تبادل تجارب و دستاوردها در سطح محلی و ملی و ایجاد فرصتهای بازآموزی مستمر علمی و تحقیقاتی و مطالعاتی و برگزاری جشنوارههای الگوی تدریس برتر و اختصاص اعتبارات خاص برای فعالیتهای پژوهشی معلمان.
راهکار 8/11ـ برنامهریزی برای کارآموزی و کارورزی دانشجو معلمان در کنار تربیت معلم و بررسی نظریات جدید تعلیم و تربیت.
راهکار 9/11ـ رصد کردن تحولات نظام آموزش و پرورش و تربیت معلم و تحولات علمی در حوزه علوم تربیتی در سطح منطقه، جهان اسلام و بینالملل و بومیسازی تجربیات و یافتههای مفید آنها و بهرهمندی آگاهانه از آنها در چارچوب نظام معیار اسلامی.
راهکار 10/11ـ جلب مشارکت دانشگاههای برتر و حوزههای علمیه در امر تربیت تخصصی ـ حرفهای و دینی معلمان، کارشناسان و مدیران با همکاری دانشگاه فرهنگیان.
راهکار 11/11ـ مشارکت فعال در تعاملات بینالمللی، با اولویت جهان اسلام و انعکاس نظریات و تجربیات موفق داخلی در محافل و مراکز علمی جهانی.
راهکار 12/11ـ بهینهسازی سیاستها و برنامههای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی برای افزایش کارآیی و اثربخشی مدارس خارج از کشور با تأکید بر بازنگری جداول آموزشی و محتوای کتب درسی، به کارگیری نیروهای متعهد، توانمند و مجرب و متناسبسازی فضای فیزیکی این مدارس.
12ـ برقراری الگوی جبران خدمات و تامین رفاه نیروی انسانی در خور منزلت فرهنگیان با توجه به لزوم تمام وقت شدن آنان (4، 3 و 7)
راهکار 1/12ـ بهینهسازی نظام پرداختها، مبتنی بر شایستگیها و براساس رویکرد رقابتی.
راهکار 2/12ـ فراهم آوردن تسهیلات و امتیازات متناسب برای جذب و نگهداشت نیروهای کارآمد در دوره ابتدایی و تقویت نگاه تخصصی زیربنایی به این دوره تحصیلی.
راهکار 3/12ـ ایجاد سازوکارهای قانونی برای افزایش انگیزه معلمان و مربیان با ساماندهی مناسب خدمات و امکانات رفاهی و رفع مشکلات مادی و معیشتی آنان.
13ـ افزایش نقش شوراهای آموزش و پرورش استان، مناطق و مدارس در تقویت فعالیتهای تربیتی استان و منطقه و مدرسه در چارچوب سیاستها و برنامههای ملی (5، 2، 4 و 7)
1/13ـ اصلاح قوانین و مقررات موجود در راستای تقویت نقش شوراهای آموزش و پرورش استانها و مناطق و مدارس متناسب با مقتضیات تربیتی.
2/13ـ افزایش کارآمدی شوراهای درون مدرسه (مانند شورای معلمان و شورای دانشآموزان) با تفویض برخی از اختیارات اداره و مدرسه به آنان فراهم آوردن زمینه مشارکت بیشتر ایشان در فرآیند تعلیم و تربیت مدرسه.
14ـ ایجاد و متناسبسازی فضاهای تربیتی با ویژگیها و نیازهای دانشآموزان و اقتضائات فرهنگ اسلامی ـ ایرانی و شرایط اقلیمی، فرهنگی و جغرافیایی (6، 7 و 3)
راهکار 1/14ـ طراحی و ساخت فضاهای تربیتی متناسب با برنامه درسی، استانداردهای تربیتی، تحولات جمعیتی، اصول شهرسازی و معماری و شرایط اقلیمی با تاکید بر استفاده از فناوریهای نوین ساخت و تجهیزات آموزشی و رعایت الگوی معماری اسلامی ـ ایرانی و توجه ویژه به نقش محوری نمازخانه در طراحی و معماری اسلامی.
راهکار 2/14ـ متناسبسازی فضاهای فیزیکی، آموزشی و تربیتی با نیازهای ویژه و تفاوتهای جنسیتی دانشآموزان با تأکید بر فراهم آوردن الزامات نهادینه سازی فرهنگ ایمانی و عفاف و پوشش و رعایت احکام محرّمیت در محیط.
راهکار 3/14ـ اهتمام به طراحی، ساخت و تجهیز مناسب نمازخانه، کتابخانه، آزمایشگاه، فضای سبز و فضای ورزشی در تمام مدارس به عنوان محیط تعلیم و تربیت.
15ـ اصلاح محتوا، ارتقای جایگاه، افزایش کیفیت و کارآمدی علوم انسانی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی مبتنی بر مبانی دینی در چارچوب نظام معیار اسلامی (1 و 2)
راهکار 1/15ـ تدوین منابع علوم انسانی مبتنی بر جهان بینی اسلامی و با هدف توأمان هدایت، تعالی و مدیریت فرد و جامعه.
راهکار 2/15ـ تدوین برنامه به منظور فرهنگسازی در جهت تبیین و تقویت منزلت علوم انسانی و پرهیز از غلبه رویکرد تجربی و فنی در دورههای آموزش رسمی عمومی.
راهکار 3/15ـ شناسایی استعدادهای برتر و هدایت آنها به ادامه تحصیل در رشتههای علوم انسانی و زمینهسازی برای تقویت و تعمیق فعالیتهای علمی پژوهشی آنها در دورههای آموزش عالی.
راهکار 4/15ـ جذب و تربیت معلمان مستعد، آگاه و متعهد برای تدریس در درسهای علوم انسانی، دانشافزایی مستمر معلمان در حین خدمت و ارتقاء شأن و منزلت فرهنگی و اجتماعی آنها.
راهکار 5/15ـ اصلاح و باز تدوین متون و مواد آموزشی دروس علوم انسانی در سطوح مختلف براساس آموزهها و معارف دینی و با مشارکت حوزههای علمیه.
راهکار 6/15ـ گسترش و تقویت مدارس و مجموعههای آموزشی تربیتی خاص علوم انسانی در سراسر کشور.
16ـ تنوعبخشی در ارائه خدمات آموزشی و فرصتهای تربیتی متناسب با مصالح جامعه، نیازها و علایق دانشآموزان در راستای شکوفایی استعدادهای آنها (3، 2 و 7)
راهکار 1/16ـ ایجاد تنوع در فرصتهای تربیتی در مراکز آموزشی و تربیتی برای پاسخگویی به نیازهای دانشآموزان.
راهکار 2/16ـ رعایت اقتضائات هویت جنسیتی (پسران و دختران) و ویژگیهای دوران بلوغ دانشآموزان در برنامههای درسی و روشها و برنامههای تربیتی ضمن توجه به هویت مشترک آنان.
راهکار 3/16ـ توجه کافی به شرایط روحی دانشآموزان در سنین بلوغ و ارائه مشاوره و آموزشهای دینی و اخلاقی متناسب با آنها.
17ـ ارتقای کیفیت فرایند تعلیم و تربیت با تکیه بر استفاده هوشمندانه از فناوریهای نوین (3، 2، 1 و 7)
راهکار 1/17ـ توسعه ضریب نفوذ شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات (اینترنت) در مدارس با اولویت پر کردن شکاف دیجیتالی بین مناطق آموزشی و ایجاد ساز و کار مناسب برای بهرهبرداری بهینه و هوشمندانه توسط مربیان و دانشآموزان در چارچوب نظام معیار اسلامی.
راهکار 2/17ـ تولید و به کارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز دانشآموزان و مدارس با مشارکت بخش دولتی و غیردولتی و الکترونیکی کردن محتوای کتابهای درسی براساس برنامه درسی ملی (با تأکید بر استفاده از ظرفیت چند رسانهای) تا پایان برنامه پنجم توسعه کشور.
راهکار 3/17ـ اصلاح و به روزآوری روشهای تعلیم و تربیت با تأکید بر روشهای فعال، گروهی، خلاق با توجه به نقش الگویی معلمان.
راهکار 4/17ـ گسترش بهرهبرداری از ظرفیت آموزشهای غیرحضوری و مجازی در برنامههای آموزشی و تربیتی ویژه معلمان، دانشآموزان و خانوادههای ایرانی در خارج از کشور براساس نظام معیار اسلامی و با رعایت اصول تربیتی از طریق شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات.
18ـ تغییر و نوآوری در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی با رویکرد تعالیبخش، پویا و بالنده (7، 1 و 2)
راهکار 1/18ـ مناسبسازی فرهنگ سازمانی براساس معیارهای اخلاق اسلامی با تأکید بر تقویت روحیه اخوت و تعاون، خلاقیت و آموزش مستمر.
راهکار 2/18ـ تأمین تسهیلات و امکانات و ایجاد سازوکارهای کارا و اثربخش در آموزشهای ضمن خدمت معلمان و تقویت انگیزه و مهارت حرفهای برای یادگیری مداوم.
راهکار 3/18ـ ایجاد شبکه پژوهشی فعال و فراگیر در درون ساختار نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی با استفاده از فناوریهای نوین و در قالب شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات.
راهکار 4/18ـ استفاده بهینه از دانش و تجربه نخبگان و پیشکوستان آموزش و پرورش.
راهکار 5/18ـ استقرار نظام خلاقیت و نوآوری در آموزش و پرورش در راستای تربیت جامعه و بالندگی معنوی و اخلاقی و حمایت مادی و معنوی از مدیران، مربیان و دانشآموزان خلاق و نوآور و کارآفرین
19ـ استقرار نظام ارزشیابی و تضمین کیفیت در تعلیم و تربیت رسمی عمومی (7، 2 و 4)
راهکار 1/19ـ ایجاد سازوکارهای قانونی و ساختار مناسب برای سنجش و ارزشیابی عملکرد نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
راهکار 2/19ـ طراحی و اجرای نظام ارزشیابی نتیجه محور براساس استانداردهای ملی برای گذر از دورههای تحصیلی و رویکرد ارزشیابی فرآیند محور در ارتقای پایههای تحصیلی دوره ابتدایی و رویکرد تلفیقی (فرآیند محور و نتیجه محور) در سایر پایههای تحصیلی.
راهکار 3/19ـ ایجاد نظام رتبهبندی مدارس و موسسات آموزش و پرورش به منظور شفافسازی عملکرد و ارتقاء کیفیت و تقویت انگیزههای رقابت منطقی و علمی بین آنان.
راهکار 4/19ـ ارتقاء جایگاه ایران در ارزیابیهای کیفیت جهانی در چارچوب معیارهای اسلامی و معرفی الگوی تعلیم و تربیت اسلامی به جهان.
20ـ تأمین، تخصیص و تنوعبخشی به منابع مالی، مدیریت مصارف متناسب با نیازهای کمّی و کیفی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی (6 و 7 و 3)
راهکار 1/20ـ مدیریت بهینه منابع و مصارف و شفافسازی عملکرد مالی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
راهکار 2/20ـ شفافسازی و برنامهریزی برای افزایش سهم اعتبارات آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی به میزان مناسب.
راهکار 3/20ـ اولویتبخشی به آموزش ابتدایی در تامین و تخصیص منابع.
راهکار 4/20ـ افزایش سهم هزینههای غیرپرسنلی در بودجه جاری آموزش و پرورش به میزان مناسب به منظور ارتقاء آموزش و تربیت.
راهکار 5/20ـ طراحی سازوکارهای تنوعبخشی به منابع مالی دولتی و غیردولتی از قبیل موقوفات و امور خیریه.
راهکار 6/20ـ بهینهسازی بهرهبرداری از منابع مادی و فیزیکی و تبدیل به احسن کردن آنها و طراحی استانداردهای مصرف و تعبیهساز و کارهای پیشگیری از اسراف و تبذیر.
راهکار 7/20ـ تقویت مشارکت عمومی در آموزش و پرورش با حفظ کارکردهای سیاستگذاری و نظارتی نظام از طریق تسهیل تأسیس مدارس غیردولتی و حمایت از فعالیتهای آموزشی آنان.
21ـ بازنگری و بازمهندسی ساختارها و رویهها و روشها (7، 1 و 2)
راهکار 1/21ـ اصلاح و بازنگری ساختار دورههای آموشی براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی.
راهکار 2/21ـ استقرار نظام مکانیابی مدارس براساس سامانه آمایش سرزمین و تحولات جمعیتی (ناظر به 50 سال آینده).
راهکار 3/21ـ طراحی و استقرار جامع هدایت تحصیلی و استعدادیابی به منظور هدایت دانشآموزان به سوی رشتهها و حرف و مهارتهای مورد نیاز حال و آینده کشور متناسب با استعدادها، علاقهمندی و تواناییهای آنان.
راهکار 4/21ـ استقرار نظام راهنمایی و مشاوره تربیتی مبتنی بر مبانی اسلامی و افزایش نقش معلمان در این زمینه و به کارگیری مشاوران متخصص برای ایفای وظایف تخصصی در تمام پایههای تحصیلی.
راهکار 5/21ـ ساماندهی ساعات کار مربیان برای حضور تمام وقت در مدارس شامل ساعات تدریس و ساعات اختصاص یافته به سایر فعالیتهای تربیتی مرتبط در مدرسه با توجه به ضرورت جبران خدمت مناسب ایشان.
راهکار 6/21ـ تحول در ساختار و مدیریت زمان آموزش در مدارس و تعیین و متناسبسازی ساعات و روزهای آموزشی در طول هفته.
راهکار 7/21ـ اولویتبخشی به رویکرد مدیریت مجتمعهای آموزشی و تربیتی به منظور اعمال مدیریت یکپارچه تربیتی در طول مدت تحصیل دانشآموزان و ایجاد فرصت بیشتر برای ارتقای فعالیتهای آموزشی و تربیتی.
راهکار 8/21ـ استقرار و استفاده از نظام «دوری» در سازماندهی، معلمان در سه پایه اول ابتدایی.
راهکار 9/21ـ حاکمیت برنامه محوری به جای کتاب محوری و تولید بسته آموزشی در برنامههای درسی با رعایت اصل معلم محوری.
راهکار 10/21ـ باز طراحی و ساماندهی تقویم سال تحصیلی با رعایت انعطاف و توجه به شرایط اقلیمی و با تاکید بر بهینهسازی تعطیلات.
22ـ ارتقاء و بهبود مستمر کیفیت نظام کارشناسی، مدیریت راهبردی آموزشی و تربیتی در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی (7، 2 و 4)
راهکار 1/22ـ نهادینه کردن برنامه محوری در سطوح مختلف مدیریت نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
راهکار 2/22ـ ایجاد سازوکارهای لازم برای تربیت و نگهداشت مدیران و راهبران آموزشی و تربیتی و تلاش برای افزایش ثبات مدیریت در مجموعه نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی.
راهکار 3/22ـ طراحی و اجرای الگوی بالندگی شغلی ـ حرفهای برای منابع انسانی.
راهکار 4/22ـ ایجاد مطالعات راهبردی آیندهنگر در آموزش و پرورش و تدوین برنامههای آینده پژوهانه و اجرای آن با هماهنگی دستگاههای ذیربط در آموزش و پرورش.
راهکار 5/22ـ اصلاح ساختار اجرایی و کاهش تعداد واحدهای اداری، متناسب با مدیریت کارآمد و اثربخش.
راهکار 6/22ـ گزینش مدیران در سطوح مختلف براساس شایستهسالاری و پیشگامی آنان در ارزشهای الهی و انسانی و معیارهای علمی، کارآمدی و باور به اهداف نظام تعلیم و تربیت رسمی.
23ـ توسعه ظرفیت پژوهش و نوآوری، نظریهپردازی و مستندسازی تجربیات تربیتی بومی (8، 2 و 7)
راهکار 1/23ـ استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود برای گسترش فرهنگ تفکر و پژوهش در بین مدیران، مربیان و تأمین پژوهشگر مورد نیاز تعلیم و تربیت رسمی عمومی و حمایت از پژوهشگران فعال و مجرب.
راهکار 2/23ـ تدوین نظام جامع حمایت از پژوهشگران حوزه آموزش و پرورش و هدایت موضوعات و اهداف پژوهشی در راستای تحقق اهداف تعلیم و تربیت رسمی.
راهکار 3/23ـ حمایت مادی و معنوی از طرحهای موفق و نوآوریهای تربیتی بومی، مستندسازی و انتشار یافتههای پژوهشی در داخل و خارج از کشور و ایجاد بانک اطلاعاتی فعال و کارآمد.
راهکار 4/23ـ حمایت مادی و معنوی از کرسیهای نظریهپردازی در علوم تربیتی و روشهای تعلیم و تربیت و فراهم آوردن زمینه کاربست یافتههای جدید و نوآوری در مدارس و نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی با همکاری حوزههای علمیه، دانشگاهها و مراکز علمی و پژوهشی.
فصل هفتم:
چارچوب نهادی و نظام اجرایی تحول بنیادین آموزش و پرورش
برای تحقق اهداف و برنامههای سند ملی آموزش و پرورش در افق چشمانداز، سیاستگذاری، برنامهریزی و نظارت بر فرآیند تحول بنیادین در دو سطح به شرح زیر صورت میپذیرد:
1-7ـ سیاستگذاری، نظارت و ارزیابی در سطح کلان
سیاستگذاری و تصمیمگیری کلان و نیز ارزیابی و نظارت راهبردی فرایند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی بر پایه این سند برعهده شورای عالی انقلاب فرهنگی میباشد.
2-7ـ برنامهریزی و نظام اجرایی
الف ـ شورای عالی آموزش و پرورش با استفاده از همه ظرفیت آموزش و پرورش و سایر نهادها و امکانات کشور مسئولیت بررسی، تصویب و ابلاغ سیاستهای اجرایی، طراحی سازکار تحقق اهداف، ساختارها و فرایندهای مربوط، به روزآوری و ترمیم، هماهنگی و انسجام در سیاستها و برنامهها و نظارت بر حسن اجرای برنامههای تحول راهبردی را برعهده دارد و گزارش پیشرفت اجرای سند و چگونگی عملکرد وزارت آموزش و پرورش را به صورت سالانه به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه میدهد.
ب ـ وزارت آموزش و پرورش مسئولیت نهادینهسازی و اجرای سند ملی آموزش و پرورش مسئولیت نهادینه سازی و اجرای سند ملی آموزش و پرورش (شامل بنیانهای نظری و سند تحول راهبردی) و طراحی و تدوین برنامههای اجرایی سند تحول راهبردی را برعهده دارد و حداکثر ظرف مدت یک سال پس از تصویب این سند، برنامههای خود (به ویژه برنامههای زیر نظامهای اصلی) را به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش میرساند.
ج ـ وزارت آموزش و پرورش موظف است با تربیت، به کارگیری و ساماندهی نیروهای توانمند و واجد شرایط، تامین و بسیج امکانات و منابع، تدوین برنامههای اجرایی کوتاهمدت و میانمدت در سطح ملی و استانی، اصلاح قوانین و مقررات و جلب مشارکت و همکاری سایر دستگاهها و نهادها اقدامات لازم برای تحقق مفاد سند را معمول دارد.
د ـ تمام دستگاهها و نهادها، به ویژه رسانه ملی، موظفند در چارچوب این سند، همکاری لازم با نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی را برای تحقق اهداف تحول بنیادین آموزش و پرورش معمول دارند. گزارش نحوه و میزان همکاری دستگاهها به صورت سالانه توسط وزیر آموزش و پرورش به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه خواهد شد.
3-7ـ نحوه ترمیم و بروز رسانی سند تحول راهبردی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی
فرآیند ترمیم سند تحول راهبردی نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران در افق چشمانداز در بازههای زمانی 5 ساله از تاریخ تصویب آن و مطابق با بنیانهای نظری سند ملی (فلسفه تعلیم و تربیت در جمهوری اسلامی ایران، فلسفه و تربیت رسمی عمومی در جمهوری اسلامی ایران، رهنامه نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی در جمهوری اسلامی ایران) پس از تصویب شورای عالی آموزش و پرورش به تصویب نهایی شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهد رسید.
***
این سند مشتمل بر 7 فصل در جلسات 681، 682، 683، 684، 685، 686، 687، 688، 689، 690، 691، 692، 693، 694، 695، 696 و 697 مورخ 12/11/89، 26/11/89، 3/12/89، 10/12/89، 17/12/89، 23/1/90، 6/2/90، 20/2/90، 31/3/90، 14/4/90، 21/4/90، 4/5/90، 15/6/90، 22/6/90 و 5/7/90 شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب نهایی رسید و از تاریخ ابلاغ لازمالاجرا است و کلیه مصوبات و سیاستهای قبلی در موارد مغایرت با آن منسوخ و بلااثر و در سایر موارد براساس آن مورد بازنگری و اصلاح قرار میگیرد.
محمود احمدینژاد
رییس جمهور و رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی
- توضیحات
- نوشته شده توسط فرهاد برزو
- دسته: معرفی
- بازدید: 3089
سخني با اولياء محترم دانش آموزان
والدين گرامي با سلام و احترام
رشد متعادل و متوازن فرزند شما در دوران تحصيل در ابعاد آموزشي و تربيتي و كسب مهارتهاي زندگي نيازمند همراهي شما با مربيان و ارتباط مفيد و موثر با مدرسه و پايبندي به تعامل مي باشد .بي شك هدايت «نظارت و حمايت از مولفه هايي است كه در جايگاه خود و با روش هاي مبتني بر علوم تربيتي و يافته هاي آموزشي و پژوهشي و خرد جمعي مي تواند مسير رشد همه جانبه فرزندان را به دنبال داشته باشد و اين مهم تحقق نمي يابد مگر با همكاري و همراهي متقابل والدين و مربيان مدرسه .
با اتكال به خداوند متعال و توسل به ائمه اطهار عليهم السلام و توجه والدين محترم و تلاش فردي و گروهي دانش آموزان و برنامه ريزي مناسب آموزشي و تربيتي مدرسه نيل به اهداف تعليم وتربيت فرزندان عزيزمان فراهم گردد.
براي تحقق اين مهم ضرورت آشنايي با فعاليت هاي آموزشي و تربيتي و مفاهيم رايج در آموزش و پرورش و مدرسه براي والدين گرامي احساس گرديد لذا به بعضي از آن ها اشاره و نكاتي نير به عنوان توصيه مطرح مي شود تا با مطالعه دقيق آن و عزم راسخ سال تحصيلي با موفقيت همه جانبه توام باشد .
توصيه ها :
1-دوره متوسطه اول (راهنمايي تحصيلي )يكي از مهمترين ايام زندگي فردي و اجتماعي و تحصيلي مي باشد كه گذر مناسب و معقول آن نيازمند توجه ويژه والدين و مدرسه است بنابر اين تغييرات رفتاري فرزندان خود را با مسئولين مدرسه در ميان بگذاريد .
2-در صورت تاخير فرزند خود هنگام مراجعت به منزل علت را پيگيري نماييد .
3-از در اختيار قرار دادن تلفن همراه به فرزندان در اوقاتي كه در مدرسه حضور دارند جدا خوداري فرماييد
4-آخرهر هفته به صورت تلفني ودو هفته يكبار به صورت حضوري از وضعيت آموزشي و تربيتي فرزندتان آگاه شويد .
5-از انتخاب دوست و ارتباط آنان با دوست خود آگاهي داشته باشيد .
6-فضاي آرام خانواده يكي از مهمترين شاخص هاي پيشرفت تحصيلي و رشد شخصيت متوازن فرزندان است بنابراين توجه به اين مهم ضروري مي باشد .(مطالعه جزوه هاي آموزش خانواده ارسالي توصيه مي شود )
7-توجه به امور معنوي در خانواده فرزندان را از سراشيبي و ناهمواري هاي زندگي مصون مي دارد .
8-استفاده از رايانه و اينترنت توسط والدين و ساير اعضاي خانواده كه حالت اختصاصي براي فرزندان نداشته باشد .
آئين نامه آموزشي وپرورشي و انضباطي مدرسه :
آشنايي با بعضي از مفاهيم
دانش آموز با ثبت نام و پر كردن فرم ثبت نام در اين آموزشگاه ملزم به رعايت آن مي باشد و در برنامه اجرايي درج گرديده تا همواره والدين و دانش آموزان عزيز مورد توجه قرار دهند تا حقوق فردي و اجتماعي دانش آموز حفظ گردد.
-
ارزشيابي تحصيلي و تربيتي :
ارزشيابي از دانش آموزان در فرآيند ياددهي يادگيري بخشي تفكيك ناپذير از تعليم و تربيت است كه همواره در ايام سال تحصيلي با هدف بهبود كيفيت آموزشي و تربيتي اصلاح روش ها و ...در جهت تحقق هدف هاي تعليم وتربيت اجراء مي شود .
-
تنوعارزشيابي :
در جريان فرآيند ياد دهي ياد گيري روش هاي متنوعي در جهت ارزشيابي از دانش آموزان به كار گرفته مي شود كه هر يك از اهميت هاي خاصي برخوردار است و در تعميق يادگيري موثر است (پرسش هاي شفاهي /آزمون هاي عملي /پرسش هاي عيني و انشايي /مشاهده رفتار /فعاليت هاي تحقيقاتي . انواع وسايل دست ساز و ...)
-
-
تكاليف درسي :
انجام تكاليف درسي نيز بخشي از فرآيند يادگيري دانش آموزان محسوب مي شود كه دبيران متناسب با تدريس به آنان ارائه مي كنند و دانش آموز ملزم است هر جلسه تكليف درسي خود را انجام دهد و بهمراه داشته باشد .
-
تمرين درسي :
تمرين درسي فراتر از انجام تكاليف روزانه و هفتگي مي باشد و دانش آموز بايد براي تعميق يادگيري خود با تمرين بيشتر يادگيري را در ذهن و رفتار خود پايدار نمايد .
-
ارزشيابي هاي مستمر (تكويني )در كلاس درس :
ارزشيابي هاي مستمر توسط دبيران در جريان آموزش و يادگيري ودر پايان هرمبحث آموزشي با هدف كسب اطلاع از ميزان يادگيري دانش آموزان و مشخص شدن نقاط قوت وضعف يادگيري آنان انجام مي گيرد و همانطور كه اشاره شد به روشهاي مختلف صورت مي گيرد بنابراين دانش آموز بايد همواره با مطالعه و انجام تكاليف درسي و تمرين و آمادگي لازم برخوردار باشد.
-
آزمون هاي هماهنگ استاني و ناحيه ا ي :
به منظور سطح سنجي و بررسي عملكرد دانش آموزان از نظر پيشرفت تحصيلي آزمون هايي بين مدارس استان (مسابقه علمي )و آزمون هايي بين مدارس ناحيه با تنوع درسي مختلف ( آزمون هماهنگ ) بر گزار مي شود .كه اين آموزشگاه به منظور آشنايي و آمادگي دانش آموزان در رقابت هاي علمي و آموزشي كه در دوران تحصيل خود با آن مواجه مي شوند در اين آزمون ها شركت مي كند .
قابل توجه والدين گرامي :
در صورت حمايت مالي از طرف والدين آموزشگاه به منظور ارتقاي سطح علمي دانش آموزان پایه سوم و در صورت موافقت پایه ی هفتم و ایجاد فضای رقابت علمی سالم و با توجه به در پیش بودن آزمون های ورودی دبیرستان های نمونه دولتی و تیز هوشان و دبیرستان های خاص دیگر و آزمون علمی در طول سال تحصیلی کلاسهای تست برگزار نماید .
هدف اجراي اين طرح :
-
آشنا نمودن دانش آموزان با سئوالات چهار گزينه اي
-
كم كردن اضطراب و استرس و ايجاد اعتماد به نفس بالا در آزمون هاي تستي
-
آمادگي براي شركت در آزمون هاي تيز هوشان .
-
ارتقاي سطح علمي دانش آموزان با توجه به تواناييهاي فردي آنان .
ارزشيابي رفتار دانش آموزان (انضباط )
در آئين نامه جديد ارزشيابي تحصيلي و تربيتي دانش آموزان در دوره راهنمايي تحصيلي ارزشيابي از رفتار دانش آموزان در هر نوبت بر اساس رعايت مقررات آموزشي .تربيتي و انضباطي وي توسط مدير /معاون/مربي تربيتي و گزارش هاي دبيران انجام مي شود و به صورت كيفي بوده و شامل يكي از موارد( عالي /بسيار خوب /خوب /نياز به تلاش بيشتر) مي باشد .
ارزشيابي تحصيلي وتربيتي دانش آموزان :
علاوه بر ارزشيابي هاي تكويني كه معمولا در هر جلسه درسي انجام مي گيرد در طي سال تحصيلي نيز دو نوبت ارزشيابي از دانش آموزان به عمل مي آيد
نوبت اول ديماه و نوبت دوم ارزشيابي پاياني كه در خردادماه برگزار مي گردد.
والدين گرامي توجه داشته باشيد :
[نمره كارنامه =ميانگين (نمره مستمر +نمره پاياني «نمره برگه امتحاني «)]
- توضیحات
- نوشته شده توسط فرهاد برزو
- دسته: معرفی
- بازدید: 13757
الف)وظایف دانش آموز:
ماده1: هر یک از دانش آموزان در دوران تحصیل موظفند موازین اسلامی و مقررات آموزش و پرورش را در اخلاق خویش به شرح زیر معمول دارند:
2-1-رعایت حسن رفتار و اخلاق و همکاری با سایر دانش آموزان.
3-1-سعی شایسته در یادگیری و تحصیل و اطاعت از دستورات آموزشی و تربیتی و شرکت در فعالیتهای اجتماعی دبیرستان و انجام فرایض دینی.
4-1-حضور به موقع در مدرسه و خروج از آن در پایان ساعت مقرر و پرهیز از خروج در غیر ساعت مقرر بدون اطلاع اولیاء خود و موافقت مدیریت دبیرستان.
5-1-حضور مرتب در کلاس درس طبق برنامه هفتگی و پرهیز از غیبت های غیر موجه.
تبصره:در صورت غیبت دانش آموز از مدرسه لازم است ولی او در اولین فرصت غیبت دانش آموز را به واحد آموزشی اطلاع داده و با حضور خویش و ارایه دلایل شفاهی یا گواهی کتبی نسبت به توجیه علت غیبت دانش آموز اقدام نمایند تا در صورت لزوم در پرونده اش ثبت و ضبط گردد.
6-1-رعایت بهداشت فردی و همکاری با دانش آموزان دیگر و مسئولین مربوطه در پاکیزه نگهداشتن فضا و محیط دبیرستان..
7-1-دانش آموزان جهت حفظ تقدس و جایگاه مقام دانش آموزی موظفند شئونات در خور شخصیت دانش آموزی را در خارج از مدرسه نیز رعایت نمایند.
8-1-خودداری از بکار بردن وسایل تجملی و زینتی و پرهیز از به همراه آوردن اشیاء گرانبها و وسایل غیر مجاز(از قبیل عکس،نوارهای صوتی و تصویری و کتاب های نا مناسب،CD ،تلفن همراه و...)در دبیرستان.
9-1-رعایت ضوابط دبیرستان در بازدیدهای علمی و اردوها و حوزه های امتحانی الزامی است.
10-1-خودداری از خرید و فروش در مدرسه.
11-1-کوشش و توجه در حفظ و مراقبت از وسایل خویش و اهتمام در حفظ و نگهداری اموال و تجهیزات ساختمان دبیرستان.
تبصره:بدیهی است چنانچه دانش آموز خساراتی به وسایل و ساختمان دبیرستان یا سایر دانش آموزان وارد آورد باید خسارات وارده را جبران نماید.
ب-ترغیب و تشویق:
ماده 2:دانش آموزانی که وظایف خود را به نحو شایسته انجام می دهند،از طریق زیر و با رعایت ترتیب مورد تشویق قرار می گیرند:
1-2-تشویق شفاهی در کلاس درس،در حضور دانش آموزان.
2-2-تشویق شفاهی در مراسم صبحگاهی ،در حضور کلیه دانش آموزان.
3-2-تشویق کتبی در کلاس درس،در حضور دانش آموزان.
4-2-تشویق کتبی در حضور کلیه دانش آموزان.
5-2-اعطای جایزه یا لوح تقدیر با امضاء مدیر دبیرستان در حضور دانش آموزان و با حضور اولیاء دانش آموزانی که تقدیر می شوند.
6-2-معرفی برای شرکت در اردوهای تربیتی،آموزشی ، فرهنگی ،هنری و...
7-2-تشویق کتبی یا اعطای لوح تقدیر برای دانش آموزان ممتاز در هر مقطع که در انجام فرایض دینی،مخصوصا نماز و فعالیتهای آموزشی و تربیتی و شرکت در کارهای اجتماعی درخشان تر از دیگران شناخته می شوند.
ج-تذکر و تنبیه:
ماده3-عدم رعایت و سهل انگاری در وظایف مندرج در ماده1 تخلف محسوب می شود.دانش آموزانی که راهنمایی های تربیتی،در آنها مفید و موثر واقع نمی شود با رعایت ترتیب و تناسب ذیل مورد تذکر و تنبیه قرار می گیرند:
1-3-تذکر یا اخطار شفاهی به طور خصوصی.
2-3- تذکر یا اخطار شفاهی در حضور دانش آموزان دیگر.
3-3-اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانش آموز. (بدون درج در پرونده )
4-3- اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانش آموز. (با درج در پرونده )
5-3-اخطار کتبی و تقلیل نمره انضباط در هر مرتبه حداکثر دو نمره.در صورت تکرار،اخذ تعهد کتبی از دانش آموزان و ولی او به منظور عدم تکرار موارد مشابه.
6-3-تغییر کلاس.
7-3-محروم کردن از کلاس و اطلاع کتبی به ولی دانش آموز.
8-3-اخراج موقت از دبیرستان به مدت یک روز تا یک هفته و اطلاع به دانش آموز به طور حضوری و درج در پرونده.
9-3-انتقال به دبیرستان دیگر در طول سال تحصیلی.